All About English

Ask And You Shall Recieve

All About English

Ask And You Shall Recieve

Information 0003

: اینترنت چگونه به وجود آمد :. 

 

اینترنت   www.irfuns.com

پیش از بوجود آمدن اینترنت، ارتش آمریکا شبکه های رسانه ای، از جمله شبکه ای بنام آرپانت را راه اندازی کرده بود. در آن زمان، افراد نظامی و سازندگان فن آوری شبکه تنها کاربران آن بشمار می رفتند. بسیاری آرپانت را پیش درآمدی بر اینترنت می دانند. از دهه ی 1970 تا اواخر دهه ی 1980، اینترنت شبکه ای بود که با بودجه ی دولت ایالات متحده اداره می شد و تقریبا تنها کاربرد آن در بخش های دانشگاهی و نظامی بود؛ این شبکه بوسیله ی بنیاد ملی علوم اداره می شد. از این گذشته، در دانشگاه ها هم تنها تعدادی از پژوهشگران که بر روی اینترنت کار می کردند بدان دسترسی داشتند. در دهه ی 80 بنیاد ملی علوم، سیاست قابل قبولی را بکار بست که به موجب آن از محدودیت ها کاسته شد و دانشگاه ها توانستند از شبکه برای فعالیت های پژوهشی استفاده کنند. با این وجود، سیاست های بنیاد هرگونه استفاده ی بازرگانی از اینترنت را منع می کرد. در نتیجه آگهی در این شبکه وجود نداشت، مردم نمی بایست بابت دسترسی به اینترنت پولی پرداخت کنند، و فروش محصولات و ارائه ی خدمات هم از طریق اینترنت ممنوع بود.
سال 1995 بنیاد ملی علوم به مدیریت خود بر اینترنت پایان داد و این شبکه به بخش های خصوصی واگذار شد و بدنبال آن امور مالی و بازرگانی هم وارد اینترنت شد. این حادثه همراه بود با محبوبیت وب جهانی (World Wide Web) که اف تی پی را وارد اینترنت کرد. تفاوت میان اینترنت و «وب» شبیه به تفاوت میان بزرگراه و «خدمات تحویل بسته های پستی» است که از بزرگراه برای جابجایی یک بسته از شهری به شهر دیگر استفاده می کند: اینترنت بزرگراهی است که جابجایی های وب و دیگر جایجایی ها بر روی آن انجام می شود. وب شامل نرم افزارهایی است که بر روی رایانه ها نصب هستند و به آنها امکان می دهند که داده های چندرسانه ای را پیدا کنند و نمایش دهند. بسیاری از تحلیلگران انفجار استفاده از اینترنت را مرهون ویژگی های تصویری وب می دانند. در پایان سال 2000، «وب» هشتاد درصد از جابجایی ها در اینترنت را بخود اختصاص داده بود.
شرکت ها، افراد، و موسسه ها، به روش های گوناگونی از اینترنت استفاده می کنند. شرکت ها این شبکه را برای تجارت الکترونیکی، یعنی آگهی، فروش، خرید، توزیع کالا، و ارائه ی خدمات به مشتریان بکار می برند. همچنین شرکت ها از اینترنت برای داد و ستدهای بازرگانی نظیر جابجایی اطلاعات مالی و دسترسی به پایگاه داده ها استفاده می کنند. موسسه ها یا نهادهای بازرگانی از این شبکه برای همایش های تصویری و دیگر ارتباطات راه دور استفاده می کنند. استفاده از پست الکترونیک (ایمیل) ارتباط میان شرکت ها، همکاران، و افراد عادی را افزایش می دهد. شرکت های رسانه ای و سرگرمی اینترنت را برای پخش خبرها، وضعیت آب و هوا، پخش مستقیم برنامه های رادیویی و تلوزیونی و... بکار می برند. پیغام گذاری فوری به افراد کمک می کند که پیام های متنی خود را بطور همزمان به یکدیگر انتقال دهند. دانشمندان و پژوهشگران از اینترنت برای ارتباط با همکاران، انجام تحقیق، توزیع یادداشت های علمی و مطالب درسی میان دانشجویان، و انتشار رساله ها و مقاله ها استفاده می کنند. افراد عادی هم از شبکه ی یادشده برای ارتباط، سرگرمی، یافتن اطلاعات، دریافت خدمات، و خرید و فروش کالاها استفاده می کنند 

 

 

راه اندازی فروشگاه اینترنتی
 

.: اضافه کردن مسیر به گزینه Send To  

 

دوستان شما حتماً با گزینه Send To آشنا هستید و می دونید کاربردش چیه !

برای دوستانی که نمی دونن بگم که منظور من چیه ، گزینه Send To یکی از گزینه های هست که وقتی شما روی یک فایل کلیک راست میکنید فعال میشه و با استفاده از اون می تونید فایل رو به قسمت های مختلف و پیش فرض ویندوز ارسال کنید مثل Desktop یا CD Writer شما با این آموزش می تونید فولدر پر کاربرد خودتون رو جزء گزینه های این مجموعه قرار بدید با این عمل فقط کافیه با راست کلیک بر روی فایل مورد نظر اون رو به پوشه دلخواه ارسال کنید. (بدون مشکل)

خوب بریم سر آموزش :

1.       اول از پوشه مورد نظرتون یک Shortcut تهیه کنید.

2.       به درایو ویندوز برید.

3.       وارد پوشه Document and Setting بشید.

4.       وارد نام کاریری خودتون بشید.

نکته :

       اگر فایلهاتون رو از طریق Folder Options مخفی کردید از حالت Hide خارج کنید چون پوشه Send to مخفی است.

5.       روی پوشه Send to دو بار کلیک کنید.

6.       خوب حال Shortcut ی که از پوشه مورد نظرتون تهیه کردید به این قسمت وارد کنید.

 

  

  

.: مخفی کردن درایوها در My Computer و Explorer :. 

  

اعمال این تغییرات در رجیستری ، درایو مورد نظرتون رو در My computer و Explorer مخفی میکنه ولی با وارد کردن نام آن درایو  در Address Bar قابل دسترسی هستش.

من این ترفند رو چند سال پیش توی یک مجله خوندم ، مطمئنم که اکثر دوستان با این ترفند آشنا نیستند. در هر صورت گفتم بنویسم شاید برای یادگیری کامل ویندوز به شما کمک کنه.

خوب حالا بهتره که شروع کنیم!

1.       ویرایشگر رجیستری رو  باز کنید. ( Start> Run > Regedit )

2.       در رجیستری مسیر زیر رو دنبال کنید

( HKEY_CURRENT_USER > Software > Microsoft > Windows > CurrentVersion > Policies > Explorer )

3.       در صفحه سمت راست کلیک راست کرده و از قسمت New روی DWORD Value کلیک کنید.

4.       نام آن را به NoDrives تغییر بدید.

5.       روی آن دابل کلیک کنید.

6.       Decimal را علامت دار کنید.

7.       برای مخفی کردن هر کدام از درایو ها ، مقادیر زیر را در قسمت Value Data قرار بدید.

مثال :

A: 1         B: 2          C: 4         D: 8         E: 16        F: 32        G: 64       H: 128

* برای مثال اگر قصد مخفی کردن درایو F را دارید مقدار 32 رو وارد کنید.

8.       روی Ok کلیک کنید.

* اگر می خواهید چند درایو رو همزمان مخفی کنید باید مقادیر Decimal آنها رو با هم جمع کنید و نیجه رو وارد کنید. به عنوان مثال برای مخفی کردن درایوهای C ، D و F باید مقادیر آنها رو با هم جمع کنید ( 32+8+4 = 44 ) و نتیجه یعنی 44 رو وارد کنید. 

 

 

 

 

.: تقسیم بندی قرصهای ضد حاملگی :. 

 

 

تقسیم بندی قرصهای ضد حاملگی

1- پروژسترون(مینی پیل):
در ایـن قـرصها تنها هورمون پـروژستـرون وجـود دارد- ویژه خانمهای شیرده و یا مبتلا به
فشار خون بالا می باشد. خانمهای شیرده می بایست 6
هفته پس از زایمان شروع بمصرف این قرصها کنند. بـسـته
این قرصها 28 عددی می بـاشد. نحوه مصرف آنها روزی یک
قــرص سر ساعت معین از روز نخست قاعدگی میباشـد و
پـس از اتـمـام بسـتـه مـصرف قرص بسته جدید بدون وقفه
آغـاز میــگردد. در صورتی که مصرف قرص کمتر از 3 ساعت
از زمان مقرر فراموش گردد بلافاصله پس از یادآوری آن قرص مصرف و مابقی قرصها نیز طبق روال مصرف میگردد اما هرگاه مصرف قرص بیش از 3 ساعت به تاخیر افتاد بلافاصله پس از یادآوری قرص فراموش شده مصرف گردیده و تا یک هفته میباید از یک روش ضد بارداری دیگر استفاده نمود. اثر این قرصها از قرصهای ترکیبی پایین تر میباشد.

2- ترکیبی:

این قرصها ترکیبی از دو هورمون استروژن و پروژسترون میباشد. این قرصها خود به سه دسته تقسیم بندی میگردند:


* منو فازیک(تک مرحله ای):
میزان هورمونهای استروژن و پروژسترون در تمام قرصها یکسان میباشد.ق رصهای LD وHD در این گروه قرار دارند.

* دی فازیک(دو مرحله ای):
میزان هورمونهای استروژن و پروژسترون در دو مرحله تغییر میکند.

* تری فازیک(سه مرحله ای):
میزان هورمونهای استروژن و پروژسترون در سه مرحله به تدریج افزایش می یابد.

بسته بندی قرصهای ترکیبی نیز دو گونه میباشد:

1- بسته های 21 عددی:

این بسته ها حاوی 21 عدد قرص موثر میباشد.

2- بسته های 28 عددی:

این بسته ها حاوی 28 عدد قرص بوده که 21 عدد آن موثر بوده و 7 عدد آن را قرصهای خنثی تشکیل میدهند. 7 قرص آخر تنها برای کمک به حافظه مصرف کننده میباشد.


نحوه مصرف قرصهای LD و HD
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــ

قرصهای LD کرم رنگ بوده و دوز پایین دارند.

قرصهای HD سفید رنگ بوده و دوز بالا دارند.

نحوه مصرف:


از روز 5 قاعدگی مصرف قرصها آغاز میگردد (خواه خونریزی قطع و یا ادامه داشته باشد). 21 روز قرصها سر ساعت معین مصرف گردیده و پس از اتمام بسته یک هفته (7 روز) مصرف قرص قطع گردیده و از روز هشتم مصرف بسته جدید قرص آغاز میگردد. (خواه خونریزی قطع و یا ادامه داشته باشد)

در صورت فراموشی مصرف قرص:

1- هرگاه مصرف یک قرص فراموش گردد: به محض یادآوری قرص را مصرف کرده و قرصهای بعدی را نیز در زمان مقرر مصرف کنید.

2- هرگاه مصرف دو قرص متوالی فراموش گردد: به محض یادآوری 2 قرص را همزمان مصرف کرده و 2 قرص دیگر را همزمان روز بعد مصرف کنید.مابقی قرصها را در زمان مقرر مصرف کنید.تا یک هفته نیز از یک روش دیگر پیشگیری از بارداری استفاده کنید.

3- هرگاه مصرف 3 قرص متوالی فراموش گردد: در این صورت مابقی بسته قرص را بدور انداخته و همان روز مصرف قرصهای بسته جدیدی را آغاز کنید. تا یک هفته نیز از یک روش دیگر پیشگیری از بارداری استفاده کنید.

* معمولا پس از دو هفته از مصرف قرصهای LD وHD دیگر حاملگی صورت نخواهد گرفت اما بهتر است ماه نخست مصرف اینگونه قرصها از یک روش دیگر پیشگیری از بارداری استفاده کنید.


نحوه مصرف قرصهای سه مرحله ایـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ

* بسته این قرصها از 6 قرص نارنجی رنگ،5 قرص زرد رنگ و 10 قرص سفید رنگ تشکیل شده است.

نحوه مصرف:

از روز نخست قاعدگی مصرف قرصها آغاز میگردد و هر روز سر ساعت معین قرصها مصرف گردیده پس از اتمام بسته یک هفته مصرف قرص قطع گردیده و از روز هشتم مصرف قرصهای بسته جدید آغاز میگردد.

در صورت فراموشی مصرف قرص:

1-هرگاه کمتر از 12 ساعت از زمان مقرر مصرف قرص گذشته باشد: قرص فراموش شده را مصرف کرده و بقیه قرصها را در زمان مقرر بخورید.

2- هرگاه بیشتر از 12 ساعت از زمان مقرر مصرف قرص گذشته باشد: قرص فراموش شده را نخورده و مابقی قرصها را در زمان مقرر بخورید. تا تمام شدن بسته نیز از یک روش دیگر جلوگیری از حاملگی استفاده گردد.

* هرگاه برای بار نخست از این قرصها استفاده میکنید در ماه اول از یک روش دیگر جلوگیری استفاده کنید.

نکات مهم:

1-برای کاهش حالت تهوع ناشی از مصرف اینگونه قرصها بهتر است آنها را پس از غذا مصرف کنید.

2-مصرف قرصها باید هر روز در یک ساعت معین انجام گیرد.

3-هر گاه قرصها را بطور مرتب مصرف گردید و یک دوره قاعدگی برای شما اتفاق نیفتاد نگران نباشید اما اگر دو بار پیاپی قاعده نشدید به پزشک مراجعه کنید.

4-در مواردی اثر قرصهای خوراکی جلوگیری از بارداری کاهش یافته و باید از یک روش مکمل دیگر جلوگیری از بارداری استفاده گردد
این موارد شامل:

* تداخل دارویی: مصرف آنتی بیوتیکها (مانند آمپی سیلین، پنسیلین، تترا سایکلین)،ق رصهای آرامبخش (مانند دیازپام)، قرصهای ضد سل، قرصهای ضد تشنج، قرصهای ضد انعقاد خون اثربخشی قرصهای ضد بارداری را کاهش میدهند.

* اسهال و استفراغ شدید نیز اثر بخشی قرصها را کاهش میدهد و باید از روش دیگر جلوگیری از بارداری استفاده گردد.

5- آزمایش نمونه از دهانه رحم (پاپ اسمیر) در آغاز مصرف قرصهای ضد بارداری و هر ساله برای خانمها ضروری میباشد.

6-قدرت بارداری معمولا پس از 3 ماه از قطع قرصهای ضد بارداری باز میگردد. (این زمان در افراد مختلف از یک ماه تا 6 ماه متغیر میباشد)
 

روش اورژانس جلوگیری از بارداری
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ

هرگاه احتمال حاملگی ناخواسته در شما وجود دارد شما میتوانید تنها ظرف 72 ساعت از حاملگی جلوگیری کنید:


1- روش نخست:

4 عدد قرص LD همزمان و سپس 12 ساعت بعد 4 قرص دیگر مصرف گردد.

2- روش دوم:

2 قرص HD همزمان و سپس 12 ساعت بعد 2 قرص دیگر مصرف گردد.

* بخاطر داشته باشید از این روش بیش از یک بار در هر سیکل قاعدگی نباید استفاده گردد.

* همچنین مصرف اورژانسی اینگونه قرصها تعادل هورمونها را بشدت برهم زده و حالت تهوع شدیدی در فرد پدید می آورد 

 

 

Security Box 2008
راز موفقیت در زندگی
مستند شکوه تخت جمشید
سریال جدید جومانگ زیرنویس فارسی
جدید ترین بازی

 

.: Nod 32 :. 

 

منبع : || Www.Bia2Busy.Sub.Ir ||

محصول بسیار قدرتمند کمپانی ESET یکی از جدیدترین و درعین حال محبوب ترین و قدرتمندترین ویروس کش های حال حاصر دنیاست که در همین چند سال اخیر عرضه ی خود به محبوبیت و کارایی بسیار فوق العاده ای دست یافته است . این ویروس کش قدرتمند با توانایی به روز رسانی فوق العاده ی خود قادر به شناسایی جدیدترین ویروس ها و مخرب ها، حقه ها و حملات رایانه ایست و محافظی بسیار امن برای هر سیستمی به شمار می رود .با سود بری از فن آوری ThreatSense® Technology که امکان شناسایی ویروس های جدید را بدون معرفی قبلی به دیتابیس و شناسایی هر فایل مشکوکی برای جلوگیری از خطرات احتمالی را به نرم افزار می دهد از قدرت بالاتری در شناسایی خطرات در مقایسه با ویروس کشهای مشابه بر خوردار خواهد بود .نرم افزار ضد ویروس NOD32، فراهم کننده یک محیط امن موازن در برابر تهدیدهایی است که رایانه شما را با خطر مواجه می سازند.


ویروسها، کرمهای اینترنتی و یا دیگر خطراتی که از طریق ایمیل قصد آسیب رسانی به اطلاعات حیاتی موجود در سیستم عامل کاربران را دارند توسط ویروس یاب NOD32 بدور نگاه داشته می شوند.امروزه استفاده از شیوه های حرفه ای و جدید در شناسایی ویروسها توانسته است ضد ویروس NOD32 را به عنوان یکی از مناسبترین گزینه های موجود مطرح نماید. این برنامه تا کنون موفق به دریافت چندین جایزه و رتبه اول ویروس یاب های موجود در دنیا شده است.
از جمله ویژگی های این آنتی ویروس میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
- سودبری از تکنولوژی برتر ThreatSense که موتور ضد خطری بسیار قدرتمندیست و از هر نوع حرکت مشکوک ویروس، مخرب،تروجان، جاسوس و ... مانند جلوگیری به عمل می آورد
- مجهز به تکنولوژی Heuristic Analysis برای شناسایی ویروس های ناشناس جدید
- سرعت بسیار بالا در شناسایی و نابودی آلودگی های سیستم
- محافظت زنده از تمامی فایلها و پوشه ها و سیستم برای جلوگیری از ورود هر فایل آلوده ای به سیستم
- پشتیبانی از تمامی پورت هایی که احتمال ورود و خروج فایل یا اطلاعات مضر از آنها وجود دارد مانند HTTP, POP3, SMTP
- حذف ویروسها و آلودگی از فایلهایی که اجازه ی نوشته شدن در آنها وجود ندارد مانند DLL ها
- توانایی آپدیت وفق العاده بالا و منحصر به فرد که به طور ساعتی دیتابیس با آخرین تهدید های روز آشنا می شود
- سبک بودن فایلهای آپدیت روزانه که چیزی در حدود 50 کلیوبایت است که موجب به روز ماندن تمامی سیستم های مورد استفاده می شود
- سازگاری با ویندوز های مختلف از جمله XP , 2003 , 2000 , 98
- سازگاری با ویندوز جدید مایکروسافت موسوم به ویندوز ویستا
- و . . .

 جهت دریافت نرم افزار به ادامه مطلب مراجعه کنید.

·▪•● ادامه مطلب ●•▪·

  

  

  

 .: کامل ترین مطلب درباره بلوتوث :. 

 

بلوتوث یک فناوری بی سیم کوتاه برد است که به تلفنهای همراه ، PDA ، کامپیوترها ، دستگاههای ضبط و پخش استریو ، لوازم خانگی ، اتومبیلها و همه وسایل دیگری که می توانید ارتباط آنها را با یکدیگر فکر کنید امکان ارتباط می دهد . در این مقاله قصد داریم تا از ابتدا تا انتهای بلوتوث را به شما معرفی کنیم.

به تازگی پس از یک سمینار عصرانه به خانه باز گشته اید. کامپیوتر Notebook تان در کیف تان قرار دارد ، PDA خود را به کمر بسته اید ، و تلفن همراه تان در جیب جای دارد. در سمینار امروز یادداشتهایی را در Notebook خود نوشته اید . همین که به خانه می رسید و از کنار چاپگر جوهر افشان خود عبور می کنید ، Notebook ، چاپگر را پیدا می کند و به طور خودکار یادداشتهای سمینار را به چاپگر ارسال می کند و آنها روی کاغذ چاپ می شوند . درهمین حال ، PDA شما کامپیوتر رومیزی را تشخیص می دهد و درخواست می کند که دفتر تلفن و برنامه روزانه شما Update شود . هم چنین همه پیامهای ایمیلی را که ارجهیت آنها را تعیین کرده اید درخواست می کند.
همه این کارها در زمانی رخ می دهد که کت خود را در می آورید و برای نوشیدن یک نوشابه به طرف یخچال می روید . در عرض چند دقیقه ، تلفن همراه شما بوق می زند تا به شما اطلاع دهد که عملیات چاپ یادداشتها تمام شده است . به طرف چاپگر رفته و یادداشتها را می خوانید بلافاصله پس از آن PDA شما بوق می زند تا به شما بگوید که دفترچه تلفن و برنامه روزانه شما را Update کرده است و شما ایمیل جدید دارید.
● وظیفه بلوتوث چیست ؟
بلوتوث یک فناوری بی سیم کوتاه برد است که . . .

. : ادامه مقاله در ادامه مطلب : .

● وظیفه بلوتوث چیست ؟
بلوتوث یک فناوری بی سیم کوتاه برد است که به تلفنهای همراه ، PDA ، کامپیوترها ، دستگاههای ضبط و پخش استریو ، لوازم خانگی ، اتومبیلها و همه وسایل دیگری که می توانید ارتباط آنها را با یکدیگر فکر کنید امکان ارتباط می دهد.
در ادامه شما را با تاریخچه و چگونگی شکل گیری و انتخاب نام بلوتوث آشنا خواهیم نمود...
● تاریخچه بلوتوث
فکر اولیه بلوتوث در شرکت موبایل اریکسون در سال ۱۹۹۴ شکل گرفت. اریکسون که یک شرکت سوئدی ارتباطات راه دور است – در آن زمان در حال ساخت یک ارتباط رادیویی کم مصرف ، کم هزینه بین تلفن های همراه و یک گوشی بی سیم بود.
کار مهندسی در سال ۱۹۹۵ شروع شد و فکر اولیه به فراتر از تلفنهای همراه و گوشی های آنها توسعه یافت تا شامل همه انواع وسایل همراه شود ، با هدف ساخت شبکه های شخصی کوچک از وسایل مختلف در طول این زمان ، اریکسون نام “بلوتوث” (یک پادشاه دانمارکی) گرفت که بین سالهای ۹۴۰ و ۹۸۱ میلادی می زیست. شاهِ هارالد در دوره حکومت خود که یک وایکینگ بود – به طور صلح آمیز ، دانمارک ، سوئد جنوبی و نروژ شمالی را متحد کرد. این کار به او شهرت یک پادشاه ماهر در ارتباط و مذاکره را در تاریخ داد.
برای اریکسون ، اسم بلوتوث برای فناوری داده شده که امیدوار بود بتواند به طور صلح آمیز وسایل مختلف را متحد کند، مناسب بود. اریکسون می دانست که اگر فقط یک شرکت این استاندارد ها را حمایت کند هرگز موفق نخواهد شد.
در سال ۱۹۹۸ ، اریکسون یک موافقت نامه با IBM ، اینتل ،نوکیا ، ۳com ، توشیبا و مایکروسافت امضا کرد که بر پایه این موافقت نامه و گروه Bluetooth Special Interest Group را به وجود آورد. هدف این گروه نظارت بر پیشرفت بلوتوث و عمومی ساختن آن بود. و پس از آن شرکتهای تری کام، Lucent، موتورولا و بیش از ۲۰۰۰ کمپانی دیگر به این سازمان پیوستند.
فرایند صدور جواز و گواهینامه: قبل از اینکه یک کارخانه بتواند محصولی که از تکنولوژی بی سیم Bluetooth استفاده می کند وارد بازار کند باید جواز آن را از دو جهت دریافت کند. ابتدا محصول مورد نظر استانداردهایی لازم دارد که بتواند با دستگاههای دیگر که دارای تکنولوژی بی سیم Bluetooth هستند ارتباط برقرار کند. دیگر اینکه باید مجوزهای لازم برای این سیستم چه در کشور سازنده و چه در کشوری که محصول به فروش می رود مجوزهای قانونی آنها را دریافت کند.
● توضیح بلوتوث
تکنولوژی Bluetooth که بعضی ها در فارسی آن را به دندان آبی ترجمه کرده اند. استانداردی برای امواج رادیویی است که که برای ارتباطات بی سیم کامپیوترهای قابل حمل و نقل (مانند lap top ها) و تلفن های همراه و وسایل الکترونیکی رایج استفاده می شوند این امواج برای فاصله های نزدیک استفاده می شوند و برای ارتباطات بی سیم تکنولوژی ارزانی محسوب می شوند. و بوسیله این تکنولوژی می توانید بین دو وسیله که دارای این تکنولوژی باشند به صورت بی سیم پیغام، عکس یا هر اطلاعات رد و بدل کنید. رادیوی Bluetooth در داخل یک میکرو چیپ قرار دارد و در باند فرکانسی ۲.۴ گیگا هرتز عمل می کند.
این تکنولوژی از سیستم "Frequency Hoping Spread Spectrum" استفاده می کند، که سیگنال آن ۱۶۰۰ بار در ثانیه تغییر می کند که کمک بزرگی برای جلوگیری از تداخل ناخواسته و غیر مجاز است. علاوه بر این بوسیله نرم افزار کد شناسایی وسیله طرف مقابل چک می شود. بدین ترتیب می توان اطمینان حاصل کرد که اطلاعات شما فقط به مقصد مورد نظر می رسد. این امواج با دو قدرت وجود دارند. سطح قدرت پایین تر که محیطهای کوچک را می تواند پوشش دهد ( مثلاً داخل یک اتاق ) یا در نوع با قدرت بالاتر که رنج متوسطی را می تواند پوشش دهد. ( مثلاً کل یک خانه را متواند پوشش دهد. ) این سیستم هم برای ارتباط نقطه به نقطه و هم برای ارتباط یک نقطه با چند نقطه می تواند استفاده شود.
دارای پهنای باند Kbs ۷۲۰و ۱۰ متر قدرت انتقال (در صورت تقویت تا ۱۰۰ متر قابل افزایش است ) می باشد. این تکنولوژی که از سیستم گیرندگی و فرستندگی در جهت مناسب استفاده می کند. قادر است امواج رادیویی را از میان دیوار و دیگر موانع غیر فلزی عبور دهد. اگر امواج مزاحم دستگاه ثالثی باعث تداخل شود انتقال اطلاعات کند می شود ولی متوقف نمی شود.
با سیستمهای امروزی بیش از ۷ دستگاه می توانند برای برقراری ارتباط با تولید کننده امواج در یک دستگاه دیگر فعال شوند. به این شیوه Piconet می گویند چندین piconet را می توان به یکدیگر متصل کرد که یک scatternet را تشکیل می دهند
بلوتوث یک رشتـه خصوصیت بی سیم است که ارتباطات کوتاه برد بین وسایل مجهز به تراشه های کوچک و اختصاصی بلوتوث را تعریف می کند. بلوتوث فقط کابلها را حذف نمی کند ، بلکه یک روش بی سیم برای وصل کردن کامپیوتر ها با همه وسایل همراه الکترونیکی فراهم می سازد و شبکه های کامپیوتری کوچک و خصوصی مشهور به PAN (Personal Area Network) یا شبکه شخصی را بوجود می آورد. بلوتوث یک زبان مشترک بین وسایل مختلف می سازد که به آنها امکان می دهد که به آسانی با هم ارتباط برقرار کنند و بهم وصل شوند.
وسایل مجهز به تراشه های بلوتوث حدود ۱۰ متر تا ۱۰۰ متر برد دارند و می توانند داده ها در سرعت ۷۲۰ کیلوبایت در ثانیه از طریق دیوار ها ، کیف ها و پوشاک انتقال دهند. هیجان انگیزتر آنکه اتصال دادن بین وسایل بلوتوث می تواند بدون دخالت مستقیم ما انجام بگیرد. وقتی دو وسیله مجهز به تراشه های بلوتوث نزدیک یکدیگر می رسند ، نرم افزار نهاده شده در تراشه های فرستنده / گیرنده (Server / Client) بلوتوث به طور خودکار یک ارتباط را برقرار می سازد و داده ها را نقل و انتقال می دهد.
با این همه برد کوتاه و سرعت محدود بلوتوث باعث شده است که برای شبکه های محلی (LAN) بی سیم مرسوم کمتر باشد، چون این شبکه های کامپیوتری معمولاً بیش از ۱۰ متری بلوتوث فاصله دارند و برد سرعتی آنها ۱۰ تا ۱۰۰ متر مگابایت در ثانیه است.
● بلوتوث چگونه کار می کند؟
راه های زیادی برای برقراری ارتباط بین وسایل الکترونیکی با یکدیگر وجود دارد مانند:
▪ رابط های سیمی
▪ دستگاه های رابط الکترونیکی
▪ کابلهای شبکه
▪ wifi
▪ سیگنالهای مادون قرمز
لوازمی همچون کامپیوترها، سیستم های سرگرمی، تلفن ها و ... لوازمی هستند که در دسته لوازم الکترونیکی جای می گیرند. این وسایل می توانند از طرق مختلفی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند مانند استفاده از سیم ها، کابل ها ،سیگنال های رادیویی ، اشعه مادون قرمز و یا حتی انواع پیشرفته تری از رابط ها و پروتکل های ارتباطی.
روش های اتصال دستگاه های الکترونیکی به یکدیگر روز به روز پیچیده تر می شوند، در این مقاله به بررسی بلوتوث خواهیم پرداخت. یک روش ارتباطی نسبتا جدید در لوازم الکترونیکی که دارای ساختاری ساده است و بصورت بدون سیم و اتوماتیک انجام می شود و یکی از خصوصیاتی است که کار با لوازم الکترونیکی را جذاب تر و ساده تر می کند.
● مشکل !
قبل از اینکه دو وسیله الکترونیکی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند باید یک سری از نکات بین آنها مشخص شده باشد. اولین نکته ای که برای ارتباط بین دو وسیله پیش می آید اینست که این ارتباط از لحاظ فیریکی چگونه بر قرار خواهد شد ؟ آیا لازم است که از سیم استفاده شود یا ارتباط بوسیله بعضی از سیگنال ها و بدون سیم برقرار خواهد شد ؟ و اگر لازم است از سیم استفاده شود چند رشته سیم برای برقراری این ارتباط لازم است ؟ یک رشته؟ دو رشته ؟ پنج رشته؟ ۲۵ رشته ؟ تازه هنگامی که روش فیزیکی برقراری ارتباط مشخص شد سوالهای دیگری هم از راه می رسند :
چه مقدار از اطلاعات باید درآن واحد منتقل شود؟ برای مثال پرتهای سریال در آن واحد فقط می توانند ۱bit داده را ارسال کنند اما پرت های موازی در همین زمان می توانند چندین بیت داده را منتقل کنند.
دستگاه ها بر چه اساسی با یکدیگر ارتباط برقرار خواهند کرد؟ تمامی اطلاعات باید تحت دستورات و قوانین خاصی منتقل شوند که این دستورات و قوانین پروتکل نامیده می شوند ، پس بهتر است این سوال را اینگونه مطرح کنیم که: اطلاعات تحت چه پروتکلی منتقل شود؟
▪ راه حلی بنام بلوتوث! - بخش اول
فناوری بلوتوث با حذف دخالت کاربر در سیستم و همچنین احتیاج به انرژی بسیار کم برای برقراری ارتباط با وسایل دیگر که موجب صرفه جویی زیادی در مصرف باطری می شود تکنولوژی شبکه های کوچک را وارد مرحله جدیدی کرد.
این را تصور کنید: شما درحالی که پشت در خانه خود ایستاده اید به وسیله تلفن همراه خود که به فناوری بلوتوث مجهز است مشغول صحبت کردن با شخصی هستید. از آن شخص می خواهید که ۵ دقیقه بعد مجددا با شما تماس بگیرد چون شما می خواهید وارد خانه شده و لباسهای مخصوص خانه را بپوشید.
به محظ اینکه شما وارد خانه می شوید نقشه ای که از دستگاه GPS اتومبیلتان که به فناوری بلوتوث مجهز است به تلفن همراهتان منتقل شده بود به کامپیوتر شخصی شما منتقل می شود زیرا دستگاه تلفن همراه شما یک سیگنال بلوتوث از کامپیوتر شخصی شما دریافت کرده مبنی بر اینکه اطلاعاتی که شما قبلا مشخص کرده اید را به کامپیوتر شخصیتان منتقل کند. ۵ دقیقه بعد هنگامی که دوست شما مجددا تماس می گیرد بجای اینکه تلفن همراه شما زنگ بزند گوشی تلفن خانگی شما که آن هم به سیستم بلوتوث مجهز است زنگ می زند.

دوست شما همان شماره قبلی را گرفته اما تلفن ثابت شما یک سیگنال بلوتوث از گوشی تلفن همراه شما دریافت کرده و بطور اتوماتیک تلفن همراه شما روی تلفن خانگیتان دایورت شده است زیرا متوجه شده که شما در خانه هستید! هر سیگنال بلوتوثی که گوشی تلفن همراه شما ارسال یا دریافت می کند فقط ۱ میلی وات از باطری آن را مصرف می کند . یعنی در واقع می توان گفت که این فعالیت در واقع تاثیری روی باطری تلفن شما ندارد!
یکی از جالب ترین نکات درباره این استاندارد روشی است که وسایل مجهز به تراشه های بلوتوث به طور خودکار یکدیگر را تشخیص می دهند ، ارتباط برقرار می کنند و داده ها را به دستور شما یا بدون دخالت شما انتقال می دهند.
در خصوصیات بلوتوث یک ارتباط رادیویی با برد کوتاه تعریف شده است. این استاندارد هم چنین یک برد متوسط ۱۰۰ متری را تعریف کرده است ، اما به ندرت به کار می رود ، چون به توان التریکی و هزینه بیشتری نیاز دارد. هر وسیله بلوتوث حاوی یک تراشه فرستنده / گیرنده مربعی ۴ سانتیمتری است که در باند فرکانس رادیویی ISM (Industrial Scientific Medical) یا صنعتی ، علمی ، پزشکی از ۴۰.۲ گیگاهرتز تا ۴۸.۲ گیگاهرتز عمل می کند.
سازندگان و طراحان این فرکانس را بدین لحاظ انتخاب کردند که در سراسر جهان به رایگان در دسترس است و محدودیتهای داشتن مجوز را ندارند . باند ISM به ۷۹ کانال تقسیم می شود که هر کدام پهنای باند یک مگاهرتزی دارند که این باند رایگان است . بلوتوث از لحاظ نظری پهنای باند یک مگابایت در ثانیه را دارد ، که سرعتی نزدیک به ۷۲۳ کیلوبیت در ثانیه است. این سرعت خیلی بالا نیست ، اما برای انتقال داده ها بین وسایل دستی و دسترسی به اینترنت کاملاً کافی است.
▪ راه حلی بنام بلوتوث! - بخش دوم
بلوتوث در واقع یک استاندارد شبکه است که دارای ۲ سطح است :
۱) سطح اول که به عنوان سطح فیزیکی شناخته می شود و بیانگر این است که بلوتوث یک فرکانس رادیویی استاندارد است .
۲) سطح دوم که به عنوان سطح پروتکل شناخته می شود و دربرگیرنده قوانین و دستوراتی همچون مکان و زمان ارسال اطلاعات، تعداد بیت های ارسالی در آن واحد و همچنین شمار وسایلی که بطور همزمان می توانند در عملیات ارسال و دریافت اطلاعات شرکت داشته باشند می باشد.
شبکه بلوتوث اطلاعات را توسط امواج رادیویی با قدرت کم انتقال می دهد که فرکانس این امواج برابر با ۲.۴۵GHz است ( دقیقا بین ۲.۴۰۲GHz تا ۲.۴۸۰ GHz) که این باند فرکانس طبق یک توافقنامه بین المللی برای استفاده توسط لوازم علمی ، پزشکی و صنعتی کنار گذاشته شده است (ISM).
بعضی از وسایلی که شما هم اکنون نیز از آن استفاده می کنید مانند دستگاه کنترل درب پارکینگ یا جدید ترین نسل تلفن های بیسیم از فرکانس های باند ISM استفاده می کنند. اطمینان حاصل کردن از اینکه امواج بلوتوث با امواج دستگاه های نامبرده شده تداخل پیدا نکنند یکی از سخت ترین مراحل طراحی این فناوری است.
یکی از راه هایی که تجهیزات بلوتوث از آن برای جلوگیری از تداخل امواجشان با سایر تجهیزات بهره می جویند ارسال سیگنال های بسیار ضعیفی در حدود یک میلی وات است. برای مقایسه فقط کافی است بدانید تلفن های همراه می توانند یک سیگنال در حدود ۳ واتی را مخابره کنند. استفاده از امواج کم قدرت شعاع برد سیگنال های بلوتوث را به حدود ۱۰ متر محدود می کند و همچنین با استفاده از این سیگنال های ضعیف امکان ایجاد تداخل بین امواج بلوتوث با امواج تلفن همراه ، کامپیوتر و یا دستگاه تلویزیون به کلی منتفی می شود.
اما با همین امواج ضعیف هم لازم نیست که دو دستگاه فرستنده و گیرنده امواج در دید مستقیم یکدیگر باشند. امواج بلوتوث براحتی از دیوارهای خانه شما عبور می کنند و این یک امکان خوب برای کنترل چند دستگاه در اتاقهای مختلف است.
بلوتوث می تواند همزمان با ۸ دستگاه ارتباط داشته باشد به شرطی که این دستگاه ها در شعاع ده متری باشند. شاید شما تصور کنید که ممکن است بین این دستگاه ها تداخل بوجود بیاید اما این غیر ممکن است. بلوتوث از یک فناوری بنام "جهش فرکانس در طیف گسترده " (spread-spectrum frequency hopping) بهره می جوید که احتمال استفاده از یک فرکانس برابر توسط دو دستگاه بطور همزمان را تقریبا به صفر می رساند.
بر پایه این تکنولوژی هر وسیله از ۷۹ فرکانس منحصر به فرد که بصورت اتفاقی ازمیان یک سری فرکانس های از پیش تعیین شده انتخاب شده است استفاده می کند که به بطور منظم از یکی از آنها به دیگری تغییر فرکانس می دهد.
در مورد بلوتوث این عمل تغییر فرکانس توسط دستگاه فرستنده حدود ۱۶۰۰ بار در ثانیه اتفاق می افتد. و این بدان معنی است که تعداد دستگاه های بیشتری در آن واحد می توانند از یک بخش محدود از باند فرکانس رادیویی استفاده کنند.
▪ راه حلی بنام بلوتوث! - بخش سوم
هنگامی که دو دستگاه فرستنده بلوتوث از تکنولوژی جهش فرکانس در طیف گسترده بهره می گیرند این غیر ممکن است که دو دستگاه بطور همزمان از یک فرکانس برابر استفاده کنند . بر پایه همین تکنولوژی از اختلال بین امواج بلوتوث با دستگاه هایی مانند کنترل درب پارکینگ یا تلفن های بی سیم هم جلوگیری می شود. حتی اگر در موارد استثنایی اختلالی هم بین امواج بوجود بیاید مدت آن کسر کوچکی از ثانیه خواهد بود که آن هم قابل اصلاح است.
هنگامی که دو یا چند وسیله مجهز به بلوتوث در محدوده برد یکدیگر قرار می گیرند یک گفتگوی الکترونیکی بین آنها صورت می گیرد که مشخص می کند آنها چه اطلاعاتی برای به اشتراک گذاشتن دارند یا اینکه کدامیک از آنها باید توسط دیگری کنترل شود. برای اینکار لازم نیست که کاربر دکمه ای را فشار دهد یا دستوری را صادر کند بلکه این گفتگوی الکترونیکی بطور خودکار انجام می شود.
به محض اینکه این گفتگو صورت گرفت دستگاه های بلوتوث موجود در این گفتگو یک شبکه را تشکیل می دهند . یک شبکه کوچک PAN (Personal Area Network) که به آن piconet هم می گویند. شبکه ای که یک محیط کوچک مانند یک اتاق را تحت پوشش خود قرار می دهد یا حتی ممکن است محیطی که تحت پوشش خود قرار می دهد بیشتر از فاصله بین دستگاه پایه تلفن بی سیم با گوشی و هدست خود نباشد.
وقتی که یک شبکه piconet بر قرار می شود دستگاه های حاضر در این شبکه همانطور که قبلا توضیح دادیم شروع به استفاده از سیستم جهش فرکانس می کنند و مرتبا فرکانس سیگنال های خود را بطور اتفاقی در یک طیف مشخص تغییر می دهند تا با اینکار هم در دسترس یکدیگر باشند و هم اینکه از تداخل piconet آنها با piconet دیگری که ممکن است در همان اتاق برقرار باشد جلوگیری شود. حالا اجازه بدهید با یک مثال با این تکنولوژی بیشتر آشنا شویم.
● Piconet ها
اجازه بدهید تصور کنیم که شما صاحب یک اتاق مدرن هستید که انواع وسایل مدرن در آن وجود دارد. مثلا یک سیستم سرگرمی شامل استریو، یک DVD پلیر، یک دستگاه دریافت کننده امواج تلویزیون های ماهواره ای و یک دستگاه تلویزیون. همچنین یک تلفن بی سیم و یک کامپیوتر شخصی .
همه این دستگاه ها از بلوتوث استفاده می کنند و هر کدام از آنها از یک piconet برای ارتباط بین واحد اصلی و لوازم جانبی خود استفاده می کنند. تلفن بیسیم یک دستگاه فرستنده و گیرنده بلوتوث در قسمت اصلی خود و یکی دیگر در گوشی خود دارد. سازندگان این دستگاه آن را طوری طراحی کرده اند که هر کدام از قسمت ها از یک رنج آدرسهای خاص که برایش تعیین شده برای ارتباط با واحد دیگر استفاده کند.
هنگامی که قسمت اصلی دستگاه به کار می افتد ابتدا شروع به ارسال امواج رادیویی با رنج معین شده می کند تا دستگاه هایی که به امواج در این رنج حساس هستند به آن پاسخ دهند. به محظ اینکه گوشی امواج ارسالی را دریافت کرد و تشخیص داد که در رنج امواج مشخص شده قرار دارد به آن پاسخ می دهد و به آن ترتیب یک شبکه کوچک شکل می گیرد.
از این به بعد هر کدام از این وسیله ها امواج دیگری را که متعلق به دستگاه های دیگر است دریافت کنند آن را ندیده می گیرند زیرا با شبکه به وجود آمده هماهنگ نیستند. کامپیوتر و دستگاه سرگرمی نیز به همین ترتیب عمل می کنند .
هر کدام یک شبکه بین خودشان تشکیل می دهند که رنج آدرس های آن قبلا توسط سازندگان آنها تعیین شده است . امواج هر شبکه شروع به پرش فرکانسی بین فرکانسهای مجاز می کنند و به همین ترتیب است که امواج هر شبکه کاملا مستقل از دیگری و قابل تشخیص می شود. حال در اتاق شما ۳ piconet وجود دارد که هر کدام از دستگاه های موجود در اتاق دقیقا می دانند که باید به کدام یک از این شبکه ها توجه کنند و کدام را نادیده بگیرند.
هر کدام از این شبکه ها هم فرکانس امواج خود را هزاران بار در ثانیه تغییر می دهند و بنابراین احتمال کمی وجود دارد که در یک زمان دو شبکه از یک فرکانس یکسان استفاده کنند و اگر هم این اتفاق رخ دهد تنها کسری از ثانیه به طول خواهد انجامید، و نرم افزاری که برای تصحیح این گونه خطاها طراحی شده اطلاعات مختل شده را اصلاح می کند.
● مزایای بلوتوث
مهمترین امتیارات بلوتوث بدون سیم بودن، کم هزینه و ارزان بودن و اتوماتیک بودن آن است. راههای دیگری مانند ارتباط از طریق اشعه مادون قرمز(اینفرارد) هم برای ارتباط بدون سیم وجود دارد.
اینفرارد (Infra Red) عبارت است از امواج نوری که فرکانس آنها از فرکانس قابل دیده شدن و فهم توسط چشم انسان پایین تر است. اکثر دستگاه های کنترل از راه دوری که همراه وسایل صوتی و تصویری عرضه می شوند برای ارسال اطلاعات از اینفرارد استفاده می کنند. ارتباط و انتقال اطلاعات بر پایه اینفرارد یک روش قابل اعتماد و امن است و در ضمن استفاده از آن هزینه زیادی ندارد.
اما دو محدودیت در استفاده از آن وجود دارد: اول اینکه : اشعه اینفرارد فقط در مسیر مستقیم منتشر می شود، حتما شما در هنگام استفاده از دستگاه ریموت کنترل این را تجربه کرده اید که حتما باید دستگاه را مستقیما به سمت وسیله مورد نظرتان بگیرید تا آن وسیله بتواند دستور مورد نظر شما را دریافت و اجرا کند.
محدودیت دیگری که وجود دارد اینست که تکنولوژی اینفرارد یک تکنولوژی یک به یک است. یعنی اینکه در آن واحد فقط بین دو وسیله می تواند ارتباط برقرارکند. مثلا شما می توانید توسط آن اطلاعاتی را از لپ تاپتان به تلفن همراه دوستتان منتقل کنید اما نمی توانید همزمان آن اطلاعات را به PDA دوست دیگرتان هم منتقل کنید.
البته این دو خصوصیت اینفرارد در بعضی موارد امتیاز محسوب می گردند زیرا عملیات انتقال اطلاعات فقط بین دو وسیله مورد نظربرقرار می شود و امکان به وجود آمدن تداخل با وسایل دیگر وجود ندارد وغیر ممکن است . این خاصیت باعث می شود که اطلاعات ارسالی شما فقط به همان وسیله ای برسد که مورد نظر شماست حتی اگر شما درجایی باشید که پر از گیرنده های اینفرارد باشد.
فناوری بلوتوث ابداع گردید تا محدودیتهای اینفرارد را پوشش دهد. حداکثر سرعت انتقال اطلاعات در دستگاه های بلوتوثی که با استاندارد قدیمی تر بلوتوث ۱.۰ کار می کنند ۱ مگابایت در ثانیه است اما در استاندارد بلوتوث ۲.۰ اطلاعات می توانند با سرعت ۳ مگابایت در ثانیه منتقل شوند. دستگاه های بلوتوثی که از استاندارد جدید استفاده می کنند با دستگاه های دارای استاندارد قدیمی تر هم سازگارند

 

Just See What's Going On Here

+ اخبار :

- روزانه
- هنری
- حوادث
- پزشکی
- ورزشی
- اقتصادی
- فناوری و اطلاعات

 

+ طراحی :
- بنر
- لوگو
- هیدر
- قالب وبلاگ
- قالب سایت
- قالب لینک باکس

 

+ قالب :
-  بلاگفا
-  میهن بلاگ
-  لینک باکس
-  دیگر سیستم ها

 

+ دانلود :
- امنیتی
- اینترنتی
- گرافیکی
- کاربردی
- مالتی مدیا
-
سیستم عامل
-
ابزار های سی دی
-
کتاب های الکترونیکی

 

+ موبایل :
-
تم
-
بازی
-
آموزش
-
متفرقه
-
نرم افزار
-
مالتی مدیا
-
معرفی گوشی
-
کد های مخفی

 

+ آموزش :
- فلش
- وبلاگ
- کامپیوتر
- کاربردی
- فتوشاپ
- هک و کرک
-
HTML و PHP

 

+ ترفند :
- یاهو
- کیبورد
- ویندوز
- امنیت
- ریجستری
- جاوا اسکریپت

 

+ بازی :
- فلش
- فکری
- اکشن
- ماجرایی
- ورزشی
- استراتژیک
- ماشین سواری

 

+ بیوگرافی :
- بازیگران
- مشاهیر
- ورزشکاران
- خواننده گان

 

+ موزیک :
- ایرانی
- خارجی
-
موزیک ویدئو

 

+ فیلم :
- کمدی
- اکشن
- وسترن
- ترسناک
- ماجرایی
- انیمیشنی

 

+ عکس :
- طنز
- جالب
- منظره
- بازیگران
- عاشقانه
- حادثه ای
- خواننده گان
- مد و زیبایی

 

+ بقیه ی موارد :
- عمومی
-
دعوت نامه
-
اخبار وبلاگ
-
سفارش های شما
-
پاسخ به سوالات شما 

 

Biography 009

  

 

Branch Of Science 

 

Gender Or Minority Status 

 

Historical Periods 

 

Nationality 

 

Prize Winners 

 

 

1. پائلو کوئیلو در سال ۱۹۴۷ در کشور برزیل در یک خانواده متوسط به دنیا آمد. پدرش، مهندس بود و مادرش خانه دار. کتاب هاى پائلو تا کنون به ۵۶ زبان زنده جهان ترجمه شده اند و فروش قابل توجهى در کشورهاى جهان داشته اند.
او در سن هفت سالگى به دبستان مذهبى «سن اگناسیو» در ریودوژانیو وارد شد. کوئیلو به تدریج دریافت که از فراگیرى تعالیم مذهبى بیزار است. درپى آن کوئیلو از شرکت در مراسم مذهبى گروهى که بالاجبار برگزار مى شد سر باز زد و تنفر خود را به آئین و فرایض دینى خود نشان داد.به رغم تمایل والدینش براى دنبال کردن درس و فراگیرى رشته مهندسى، کوئیلو به وادى ادبیات علاقه مند شد و بر آن شد تا نویسنده شود. پدر کوئیلو احساس مى کرد فرزندش از بیمارى روانى خاصى رنج مى برد. به همین دلیل در سن هفده سالگى، او را دو بار در بیمارستان روانى بسترى کرد. در آن جا پزشکان براى معالجه کوئیلو، چندین بار از شوک الکتریکى استفاده کردند.پس از خلاصى از بیمارستان، پائلوکوئیلو به یک گروه تئاتر پیوست و کارهاى پراکنده اى در مطبوعات انجام داد. در نظر تماشاگرانى که به دیدن این تئاتر رفته بودند، نمایش فوق کاملاً ضداخلاقى و ترویج دهنده فساد قلمداد شد.در پى آن پدر کوئیلو که به شدت ترسیده بود او را براى بار سوم در بیمارستان روانى بسترى کرد. وقتى کوئیلو از بیمارستان روانى بیرون آمد خود را براى مدت مدیدى گم کرده بود. سى سال بعد، کوئیلو رمان «ورونیکا تصمیم دارد بمیرد» را در سال ۱۹۹۸ منتشر کرد. کتاب بیانگر تجارب شخصى او در این خصوص بود. کوئیلو خود مى گوید پس از نشر کتاب، نامه هاى بسیارى را دریافت کرده که بسیارى داراى تجربه مشابه با او بودند. او پس از مدتى تصمیم گرفت مسیرى که والدینش برایش انتخاب کرده بودند را طى کند اما پس از مدتى از ادامه تحصیل سرباز زد و دوباره به تئاتر پیوست. در پى آن کوئیلو موهاى خود را بلند کرد و هیچ گاه کارت شناسایى خود را همراه خود نمى برد. او براى مدتى براى معالجه خود از دارو استفاده کرد و سپس به استفاده از مواد مخدر روى آورد.پس از مدتى یکى از آهنگسازان به نام رائول سیکساس از او خواست تا برایش شعر بسراید. نوار آهنگ هایى که او شعرش را سروده بود فروش خوبى کرد و براى اولین بار پائلو را به پول قابل توجهى رساند. او بیش از شصت شعر براى آهنگ هاى رائول سرود. آن ها با هم موسیقى راک برزیلى را دچار تحول کردند.همچنین آن ها اقدام به چاپ مجموعه داستان هاى کمدى سکسى به نام کرینگ-ها (Kring-ha) کردند. آن ها خلق این آثار را شیوه اى براى رسیدن به آزادى انسان ها قلمداد کردند. حکومت وقت کتاب هاى فوق را مضر دانست و آن ها را به زندان انداخت. رائول خیلى زود آزاد شد اما کوئیلو براى مدت طولانى در زندان ماند. چرا که او را به عنوان مغز متفکرى که داستان هاى کمدى سکسى را خلق کرده بود شناختند. دو روز پس از آزادى، کوئیلو ربوده و به یک بازداشتگاه نظامى منتقل شد و در آن جا مورد شکنجه قرار گرفت. او در آن جا اعتراف کرد که دیوانه است و سه بار در بیمارستان روانى بسترى شده. بدین شیوه او توانست از آن جا خلاصى یابد.او براى متقاعد کردن زندانبان ها حتى حاضر شد به خود صدمات جسمانى شدیدى وارد سازد. در سن ۲۶ سالگى کوئیلو تصمیم گرفت زندگى عادى و معمولى را دنبال کند. به همین منظور کوئیلو وارد یک شرکت ضبط موسیقى شد و به کار نسخه بردارى مشغول گشت. در همانجا با زنى آشنا شد که بعدها با او ازدواج کرد.در سال ۱۹۷۷ آن ها به کشور انگلستان سفر کردند و کوئیلو با خرید یک دستگاه تایپ به کار نوشتن مشغول گشت. او در این کار موفق نبود پس به برزیل بازگشت و پس از مدتى از همسرش جدا گشت. در پى آن کوئیلو اقدام به خودکشى کرد. اما جان سالم از ماجرا به در برد.او پس از مدتى با زنى به نام کریستینا اوتیکیکا که از دوستان قدیمى اش بود ملاقات کرد. آن ها سفرهاى طولانى را به اروپا داشتند. در کشور آلمان او با مرد فراواقعى آشنا شد. مرد چندین بار در مکان هاى مختلف بر او ظاهر گشت و از او خواست مجدداً به آیین کاتولیک ایمان بیاورد. او به فراگیرى زبان نمادین کاتولیکى مشغول گشت. آن مرد عجیب از کوئیلو خواست تا جاده اى که به سوى سانتیاگو ختم مى شود را بپیماید.
این جاده که میان اسپانیا و فرانسه کشیده شده یک جاده خاص مذهبى است که زائران مذهبى بسیارى این مسافت را طى مى کنند. در سال ۱۹۸۷ یک سال پس از انجام این فریضه دینى، کوئیلو اولین اثر خود «زائر کوم پوستل» را خلق کرد. در سال ۱۹۸۸ کوئیلو رمان کیمیاگر را خلق کرد. او در سن یازده سالگى به کیمیاگرى علاقه مند شد و مدت طولانى براى فراگیرى این علم وقت گذاشته بود.پائلو کوئیلو پس از فروش بالاى کتاب کیمیاگر هیچ گاه حاضر نشد اعلام دارد که این داستان را از مثنوى مولوى دفتر ششم گرته بردارى کرده است. در ماه سپتامبر ۱۹۹۹ پس از سفرهاى طولانى به اقصى نقاط جهان کوئیلو از کشور اسرائیل دیدن کرد. تمام کتاب هاى او در این کشور فروش فوق العاده اى داشت و مسوولان حکومت از مضامین به کار گرفته شده توسط او حمایت کردند. ناشر کتاب هاى او در اسرائیل اظهار امیدوارى کرده که روزى فرا رسد که مردم جهان براى خرید کتاب هاى نویسندگان اسرائیلى چون آثار کوئیلو در اسرائیل صف بکشند.
در سال ۲۰۰۰ کوئیلو از ایران دیدار مى کند. او پس از انقلاب اسلامى خود را اولین نویسنده غیرمسلمانى مى نامد که به طور رسمى از ایران دیدار کرده است. او توسط نهاد گفت وگوى تمدن ها به ایران دعوت شد.به رغم این که در ایران قانون کپى رایت وجود ندارد کوئیلو موفق مى شود حق التألیف آثار چاپ شده خود را در ایران دریافت کند و پس از آن به عنوان اولین نویسنده غیرمسلمان حق التألیف آثار چاپ شده اش را به طور مستمر دریافت کند. کوئیلو خود مى گوید که هدایاى گران بهاى بسیارى را در ایران دریافت کرده است. او مدعى است: ایرانیان بهتر از مردم سایر کشورها توانسته اند با آثار من ارتباط برقرار کنند. او مدعى شد که در ایران احساس غربت نمى کرده و با مردمى آشنا شده که سالیان طولانى آن ها را مى شناخته است.
جالب این است که کوئیلو پیش از این در کنفرانس جهانى سازى داموس سخنرانى مى کند. لازم به ذکر است که این کنفرانس در طول سال یک بار تشکیل مى شود و تنها شخصیت هاى عالى رتبه کشورهاى قدرتمند سیاسى و اقتصادى در آن حضور مى یابند و حتى شخصیت هاى رده دوم اجازه ورود به این همایش را ندارد. کوئیلو در این نشست پیرامون آثار خود و نوع عرفانى که القا مى کند صحبت به میان مى رود. در آن نشست شیمون پرز از او قدردانى مى کند و مى گوید معنویتى که شما مبلغ آن هستید در خاورمیانه بسیار براى ما مفید است و ما بدین شیوه مى توانیم صلح و آرامش را در کشور خود حکمفرما کنیم.
 

 

2. لنگستون هیوز» شاعر، داستانسرا و نمایشنامه نویس سیاه پوست آمریکایى است که به زبان گویاى حال و روز روابط نژادى در ایالات متحده آمریکا بدل شد. او که به شدت از انجیل و نویسنده اى مانند «والت ویتمن» تاثیر پذیرفته بود، در آثارش زندگى روزمره سیاه پوستان را واقع گرایانه به تصویر کشید. بسیارى از اشعار او به ترانه تبدیل شده اند. به تعبیر خود هیوز «اشعار من را بلند بخوانید، زمزمه کنید، فریاد بزنید و آوازش کنید.»
«جیمز لنگستون هیوز» در اول فوریه سال ۱۹۰۲ در شهر «جاپلین» از ایالت «میسورى» متولد شد. مادرش معلم دبستان بود و شعر هم مى سرود. پدرش «جیمز ناتانیل هیوز» اما مغازه دارى بود که زمانى آرزوى وکالت در سر مى پروراند اما موفق نشده بود در امتحان وکالت شرکت کند.
«هیوز» چند سالى بیش نداشت که والدینش از یکدیگر جدا شدند و «هیوز» به همراه مادرش براى یافتن شغلى از شهرى به شهر دیگر مسافرت مى کردند و دوران سخت کودکى او در شهر هاى مختلفى همچون مکزیکو، تویکا، کانزاس، کلرادو، ایندیانا و بوفالو سپرى شد و در این دوران مدتى را هم نزد مادربزرگش گذراند. ۱۳ ساله بود که به همراه مادر و ناپدرى اش به زادگاه خود بازگشتند و پس از مدتى به «کلیولند» از ایالت «اهایو» نقل مکان کردند چرا که ناپدرى اش در کارخانه ذوب آهن مشغول به کار شده بود.
در همین دوران بود که «اهایو» با اشعار «کارل سندبرگ» که در سبکى آزاد و بدون وزن نوشته بود آشنا شد و به شدت تحت تاثیر آن قرار گرفت. با اتمام تحصیلات دوران دبیرستان، «هیوز» یک سالى را در کنار پدر سفید پوستش در «مکزیکو» گذراند. او در راه بازگشت به شمال، سوار بر قطار یکى از مشهور ترین اشعار خود با عنوان «کاکاسیاه از رود ها مى گوید» را سرود که در سال ۱۹۲۱ در نشریه «کرایس» به چاپ رسید.
با بازگشت به «کلیولند» او که دیگر وارد دوران جوانى شده بود به فعالیت هاى نمایشى روى آورد و اولین نمایشنامه خود را در سال ۱۹۲۱ با عنوان «قطعه طلایى» خلق کرد. در همان اوایل دهه ۲۰ «هیوز» به لطف کمک ها و پشتیبانى پدرش توانست وارد دانشگاه «کلمبیا» شود اما دلگیرى و نارضایتى دائم «هیوز» از پدرش او را به ترک تحصیل واداشت.
خسته از زندگى دانشگاهى، هیوز تصمیم به مسافرت به نقاط مختلف دنیا گرفت. به پاریس سفر کرد و مدتى را به عنوان دربان و مامور حفاظتى یک کلوپ شبانه مشغول به کار و پس از مدتى راهى ایتالیا شد و از ایتالیا راهى وطن شد. با بازگشت به آمریکا، «هیوز» در مشاغل سطح پائینى به کار گماشته شد و این در حالى بود که او به سرودن شعر ادامه مى داد و عاقبت توانست براى تحصیل در دانشگاه لینکلن بورسیه اخذ کند. درباره این دوران از زندگى «هیوز» حکایت جالبى نقل مى شود.
بدین مضمون که در آن دوران «هیوز» به عنوان کمک پیشخدمت در یکى از هتل هاى شهر مشغول به کار بوده و در یکى از روز ها «هیوز» در حین سرو غذا قطعه اى از اشعارش را در کنار ظرف یکى از مشتریان که از قضا «ویچل لیندسى» شاعر بوده است جا مى گذارد و بدین ترتیب این «پیشخدمت شاعر» کشف مى شود.
«هیوز» در سال ۱۹۲۹ تحصیلات دانشگاهى اش را به پایان مى برد و در این زمان به عنوان شاعرى جوان و متعهد مورد احترام بسیار است. او که اولین اشعارش در سال ۱۹۲۱ به چاپ رسید موفق شد به سال ۱۹۲۶ اولین مجموعه اشعارش با عنوان «سرود هاى حزین» را با کمک و پشتیبانى «کارل ون وختن» به چاپ رساند و «هیوز» دومین مجموعه اشعارش را با عنوان «جامه اى زیبا بر تن یهود» به او تقدیم کرد.
«هیوز» در این ایام به عنوان فریاد بلند جامعه سیاه پوستان «هارلم» به شمار مى آمد. او اولین رمانش با نام «نه بدون خنده» را به سال ۱۹۳۰ منتشر کرد. «هیوز» از اولین نویسندگان سیاه پوستى بود که توانست از راه نوشتن گذران زندگى کند. او در دوران زندگى اش بیش از ۳۵ اثر خلق کرد و همیشه از «رمان هاى طولانى و اشعار راویانه» دورى کرد. او سرانجام در ۲۲ مه ۱۹۶۷ در پى انجام یک عمل جراحى دچار عفونت شدید شد و درگذشت.
 

 

3.  ۱۸۹۹
«ولادیمیر ناباکف» نویسنده و منتقد ادبى برجسته آمریکایى است که اصلیتى روس دارد. او در طول عمر نویسندگى خود به دو زبان روسى و انگلیسى نوشت. او در سال ۱۹۵۵ رمانى به نام «لولیتا» خلق کرد که سبک خاص ادبى آن منتقدان و طنز قوى آن مردم عادى را به تحسین واداشت. «ناباکف» نسخه اول این رمان را در سال ۱۹۳۹ طى اقامتش در پاریس تحت عنوان «افسونگر» (Volshebnik) به رشته تحریر درآورد که داستان زندگى مردى میانسال را روایت مى کند که دل به دخترى ۱۲ساله مى بازد. به همین دلیل با مادر بیمار و بیوه اش ازدواج مى کند.
قهرمان داستان طى اقامتشان در هتلى به دخترک در حال خواب تعرض مى کند و ناگهان دختر بیدار مى شود و مرد فرار مى کند و باقى عمر را به قاچاق مى گذراند و عاقبت به سختى مى میرد. این داستان بعدها به دست استنلى کوبریک به تصویر کشیده شد.
«ولادیمیر ناباکف» در ۲۷ آوریل ۱۸۹۹ در سنت پترزبورگ در خانواده اى متمول و اشرافى دیده به جهان گشود. پدرش -دیمیتریش ناباکف - روزنامه نگار، وکیل و سیاستمدارى لیبرال بود. او که علاقه خاصى به فرهنگ انگلستان داشت به فرزند خود زبان هاى انگلیسى و حتى فرانسه را آموخت و این درحالى بود که «ولادیمیر» ۵ سال بیش نداشت. «ولادیمیر» تحصیلات مقدماتى خود را در یکى از بهترین مدارس سنت پترزبورگ به نام «تنى شف» (Tenishev ) گذراند. او ۱۶ ساله بود که املاک وسیعى را از عموى خود به ارث برد. اما فرصت استفاده از این ثروت هنگفت را پیدا نکرد چرا که با انقلاب روسیه پدرش دستگیر و زندانى شد و پس از آزادى بلافاصله به همراه خانواده اش به برلین مهاجرت کردند. «ناباکف» تحصیلات خود را در کالج «ترینیتى» به پایان برد. در همان سال ها بود که پدر سیاستمدارش به دست یکى از سلطنت طلبان روس به قتل رسید. او ۱۵ سال در برلین اقامت داشت و طى این مدت به ترجمه، تدریس خصوصى و تعلیم تنیس پرداخت. طى این دوران «ناباکف» موفق شد به عنوان نویسنده اى جوان در جامعه روس ساکن برلین اسم و رسمى پیدا کند. خوانندگان آثار او را بیشتر مهاجرین روس تشکیل مى دادند چرا که نوشته هاى او عموماً در داخل روسیه حق انتشار نداشت. او در آثار اولیه اش به مقوله هایى همچون مرگ، گذر زمان و حس از دست دادن پرداخت. او که خود شطرنج را در سطحى بالا بازى مى کرد در داستان هاى خود از قالبى پیچیده و معما گونه بهره مى برد و در پى آن بود که خواننده را درگیر این بازى پرپیچ و خم کند. او در یکى از آثار خود به نام «مواعظى در باب ادبیات» مى نویسد: «مبادا خوانندگان را گوسفند فرض کنید. این را بدانید که هر قلمى کنجکاوى آنها را برنمى انگیزد.» و ادامه مى دهد: «خواننده خوب، آن نیست که نشانه شناسى و جامعه شناسى و ادبیات بداند. خواننده خوب آن است که صاحب قوه تصور خوب و حافظه اى قوى است که قدرى از احساس و هنر بهره برده باشد. همان مشخصاتى که من در تمام زندگى ام سعى در تقویت آنها داشته ام.»
او در سال ۱۹۳۰ رمانى به نام «دفاع» (Zashehita Luzhina) به رشته تحریر درآورد و در آن تصورات خوانندگان را چون کارگردانى قهار به بازى گرفت. این داستان، داستان زندگى شطرنج بازى به نام «الکساندر لوژین» است که پدیده بازى شطرنج است. اما پس از مدتى مرز بین واقعیت و بازى شطرنج براى او از بین مى رود و حتى وقتى تصمیم به خودکشى مى گیرد و به کنار پنجره خانه خود مى رود سنگفرش حیاط را همچون صفحه شطرنج مى بیند.
«ناباکف» زندگى نویسندگى خود را با ترجمه اشعار «هاینه» آغاز مى کند و اولین رمان خود با نام «ماشنکا» (Mashenka ) را در ۲۷ سالگى خلق مى کند. او در عمر خود آثار دیگرى منتشر کرد که «موهبت»( The Gift ) و «دعوت به مراسم گردن زنى» ((An Invitation to a beheading از آنها است. او در زندگى خود مدارج عالى دانشگاهى را گذراند و سخنرانى هاى متعددى در باب آثار «فلوبر»، «داستایوفسکى» و «جویس» ایراد کرد. این نویسنده بزرگ عاقبت در دوم ژوئیه ۱۹۷۷ در لوزان دیده از جهان فروبست. از آثار او در زبان انگلیسى مى توان به «زندگى واقعى یک شوالیه»، «نین» و «به دلقک نگاه کن» اشاره کرد. 

 

 

4.

15 آوریل 1980، ژان پل سارتر در آخرین سفرش، با آمبولانس از بیمارستان بروسه (Broussais) خارج می شود. این سفر او را با همراهی ده ها هزار انسان، تا گورستان مونت پارناس (Montparnasse) می برد. هنرمندان، سیاستمداران، فیلسوف ها، روزنامه نگاران، همه و همه در این جوشش انسانی در هم آمیخته بودند: یک پیاده روی طولانی به سمت گورستان، شبیه یک تظاهرات خاموش. آن روز مراسم تدفین کسی بود که راهگشای امروز است به سوی ابدیت.
ژان پل کوچک در 21 ژوئن 1905 به دنیا می آید. یک کودک از خانواده ای متوسط، بعنوان نوه، که پدربزرگ مادری مانع بالیدن این پسر کوچک می شود. پسر کوچکی که شیفته وار مادرش را دوست دارد. بیوه ی زودرسی که در ازدواج دوم نیز مشکلات فراوانی دارد. سارتر در «نامه های کوتاه» از این ژان پل کوچک چنین می گوید: «حقیقت من، شخصیت من واسم من در دست بزرگترها بود. من یک بچه بودم و از چشم آنها به زندگی نگاه می کردم. این هیولایی که آنها با تاسف هایشان می ساختند». در این حال، حرفه ی پدرخوانده اش او را به روشل (Rochelle) تبعید می کند. دبیرستان، محلی رنج آور می شود. از رتبه ی خوب به رتبه ی معمولی می رسد و به آموختن خشونت می پردازد. ناکامی ها، والدینش را وامی دارد تا او را به پاریس برگردانند.
ژان پل سارتر، در پاریس، در مدرسه ی هنری چهارم (Henri IV) سال های مطلوبی را آغاز می کند. همانجا با پل نیزان (Paul Nizan) آشنا می شود که این آشنایی به یک دوستی پایدار می انجامد. زمانی که او و نیزان این مدرسه را ترک می کنند، زمانی است که برگسون (Bergson) آنها را تحت تاثیر فلسفه قرار داده است. استاندل (Stendhal)، ولری (Valéry) و پروست (Proust) نویسنده های محبوب سارتر هستند که او را به سمت ادبیات و سینما سوق می دهند. سارتر و نیزان، در دانشسرای عالی پذیرفته می شوند که چهار سال مطلوب برای آنها به دنبال دارد. بر طبق گفته ی دنیس برتوله (Denis Bertholet)، سال 1924 برای دانشسرای عالی، بیشترین درخشش را از زمان تاسیس خود تجربه می کند. بعد از آن نیزان ازدواج می کند و به حزب کمونیست می پیوندد. سارتر ولی زندگی را یک جستجوی بی پایان می داند، نه همچون اتصال به یک نظریه ی محدود کننده. او عضویت را قبول نمی کند. اما سال بعد، سیمون دوبوآر (Simone de Beauvoir) همراه اوست. آنها هر دو تدریس را دوست دارند و دانش آموزان نیز دوستشان می دارند.
در سال 1944، کارهای دیگر آنقدر برای سارتر درآمد دارد که خود را بازنشست می کند. او به روزنامه نگاری در دو ستون جنگ (Combat) و نامه های فرانسوی (les lettres françaises) مشغول می شود.
سارتر از طرف دو روزنامه ی کومبا (Combat) و لوفیگارو (le Figaro) برای اولین بار به آمریکا فرستاده می شود که آنجا با هنرمندان فرانسوی در تبعید ملاقات می کند. در سال 1945، روزنامه ی فرصت های جدید (Temps modernes) با عضویت سیمون دوبوآر و مرلوپونتی (Merleau-Ponty) آغاز به کار می کند. این روزنامه خودش را به دفاع از استقلال و حقوق افراد اختصاص می دهد. همچنین در همین سال، با حمایت مجله ی سرشت (Esprit)، کنفرانس مشهوری با عنوان «وجودگرایی، انسان گرایی است» (اگزیستانسیالیسم، اومونیسم است( (L'existentialisme est un humanisme)در باشگاه امروز (club Maintenant) برگزار می شود. موفقیت این کنفرانس همه ی شک ها را برطرف می کند و وجودگرایی دنیا را تصرف می کند. همه وجودگرا هستند و سارتر پیشرو وجودگرایی می شود.
زندگی سارتر و سیمون دوبوآر در سفرهایشان شکل می گیرد. آنها به بارسلون، کوبا، هلند، برلین، ساهارا، آفریقای سیاه و خیلی جاهای دیگر می روند. اما در دهه ی پنجاه روش زندگی شان را تغییر می دهند. سارتر همه ی مسافرت ها، قرار ملاقات ها، مصاحبه ها و همه ی آنچه که زندگی را مصرف می کنند و آن را به نابودی می کشند را محدود می کند. با این حال او در همه ی مبارزه ها حاضر است: در برابر جنگ هندوچین، دربرابر جنگ الجزیره، دربرابر جنگ ویتنام. همچنین در ماه می سال 68، او به خوبی از جنبش دانشجویی حمایت می کند. او در خیابان روزنامه ی چپ کارگری، به نام انگیزه ی مردمی (la Cause du Peuple) را می فروشد و تریبون های مردمی ایجاد می کند. او الگوی این جوانان سرکش است و در هر جایی که ستم وجود دارد، مداخله می کند. او همچنین در کنار برنارد کوشنر (Bernard Koushner) برای عملیات مردم قایق (boat people) که برای دفاع از زمین های روستاییان لارزاک (Larzac)، مخصوص پناهنده های ویتنام است، حضور دارد.
همه می دانند ظلم و رهایی لغت هایی هستند که سارتر را می شورانند. هیچ مانعی برای این نیرو وجود ندارد. و اینها همان مردمی هستند که در 15 آوریل 1980 او را با اشتیاق هایش، مداخله های درخشانش، نوشته هایش و تجربه های مفیدش از سیاست و زندگی، به خاک می سپرند. آن روز مردم نویسنده ی نابغه ای را دفن کردند، که جایزه ی نوبل را نپذیرفته بود.

سارتر، حرف های خواندنی
(نقل از : صوفی شومینو – روزنامه ی مترو – صفحه ی 11 – چهارشنبه 10 ژوئیه 2005)

- من افراد هم سن خودم را دوست ندارم. همه ی افرادی که می شناسم جوان تر از من هستند. افراد مسن افکار غیر قابل انعطاف دارند. آنها از آنچه که امروزه می گذرد، از تغییراتی که در زندگی امروز بوجود آمده است، احساس آشفتگی می کنند. آنها کسل کننده اند.
- کار من، روش زندگی ام و تلاشم: نوشتن و آموختن، به من پول و لذت می بخشید. با اینحال پول برای من هیچ وقت آن ارزشی را ندارد که برای دیگران دارد. من آن را برای خودم خرج می کنم، نه برای خرید سهام.
- من همه ی ایده هایم را آن وت که در حال شکل گرفتن بودند برای سیمون دوبوآر می گفتم. چون او تنها کسی بود که سطح شناختش از من و از افکارم، به اندازه ی خود من بود. او یک هم صحبت خوب و یک لطف بی نظیر بود.
- من هیچ وقت احساس گناه نمی کنم و گناهکار نیستم.
- جنگ زندگی من را به دو بخش تقسیم کرد: قبل و بعد از آن. گذری از جوانی به بلوغ. از خودگرایی به جامعه گرایی.
- بی معنی است که انسانی به جای دیگران فکر کند. هیچ انسان آزادی نباید از انسانی مثل خودش دستور بگیرد.
- سیاسی شدن، دفاع کردن از یک اعتقاد سیاسی نیست. اما افرادی که تیپ زندگی یکسانی دارند را دور هم جمع می کند. بنابراین یک فعالیت مهم در جهان است.
- انقلاب یعنی یک روند طولانی برای منتهی شدن به سرانجامی مهم: بوجود آمدن جامعه ای دیگر. ترس، زمانی طولانی ادامه خواهد داشت برای رسیدن به جامعه گرایی آزاد.
- من فکر می کنم که شفافیت باید جانشین مخفی کاری شود. این غیر ممکن است که ما بدن هایمان را به هم واگذار کنیم و ایده هایمان را مخفی نگه داریم.
- من زیاد سفر کردم. ولی نه فقط برای رفتن از یک کشور به کشور دیگر. من برای رسیدن از یک تجربه ی اجتماعی به تجربه ای دیگر سفر می کنم.

برگرفته از: صوفی شومینو (Sophie Chemineau)- روزنامه ی متروی نیس - سه شنبه 28 ژوئن 2005

 

 

5.

میروسلاو هولوب (Miroslav Holub)، شاعر و دانشمند چک، متولد 1923.
برگردان منتخب اشعار به انگلیسی توسط Ian Milner و George Theiner صورت گرفته و با مقدمهای از A. Alvarez توسط انتشارات Penguin در سال 1967 منتشر شده است. برگردان ما از روی همین کتاب است.

میروسلاو هولوب آمیزهی شگفتانگیزی است و شاید یک نمونهی منحصر به فرد. او یکی از شعرای خلاق و پرکار چک و همچنین یک دانشمند برجسته است. یک آسیبشناس بالینی (Clinical Pathologist) که به طور وسیع به هر دو سوی پردهی آهنین (Iron Curtain) سابق برای تحقیق و شرکت در کنگرههای علمی سفر کرده است.
آثار او شامل هشت مجموعهی شعر، دو سفرنامه و بیست و پنج مقالهی علمی دربارهی آسیب شناسی است. او همچنین سردبیر یک مجلهی پرطرفدار علمی چک بوده است.

میروسلاو هولوب
متولد سال 1923 و فرزند یک کارگر راهآهن و یک معلم زبان است. هولوب تا حدود سی سالگی که تحقیقات بالینی خود را آغاز کرد، به نوشتن شعرهایش نپرداخت، لذا علوم تجربی و اشعار تجربی توأماً در سیر زندگی او شکوفا شده است.
هولوب در هفتاد و چهار سالگی در 1998 زندگی را بدرود گفت.

آلوارز (Alvarez) میگوید: «وقتی که عاقبت او را در پراگ دیدم، از او پرسیدم، اگر نظر تازه و تئوریهای شاعرانهای دارد، لازم است که آنها را بدانم. روز بعد با تعدادی صفحهی تحریرشده به سویم بازگشت با سرفصلی از نکتههای خاص و منحصر مربوط به هشتم ماه ژوئن 1965. چهارمین نکته از نکات یازده گانهی او این بود: تفاوت عمیقی میان اندیشهی علمی و اندیشهی هنری نیست. هر دو شامل حد بالای خلاقیت و حد بالای آزادی است. دانش بر دو گونهی تئوری و تجربی است، و هنر فقط پدیدهای تجربی است. کانون موضوع، واژهی تجربی است.
او در باور من بیشتر به محتوای شعر رجوع میکرد، تا به قالب و تکنیک آن، یا در حدی که این دو عنصر را تفکیک پذیر نمیدانست. دلشوره در این است که شعر چه میگوید، تا اینکه چگونه گفته میشود.»

 

 

6. ۱۹۰۷
«دافنه دوموریه» داستان سرا، تذکره نویس و نمایشنامه نویس انگلیسى است که به واسطه رمان هاى عاشقانه پرتعلیقش صاحب شهرت است. «دوموریه» را بسیارى با رمان مشهور «ربه کا» مى شناسند که بلافاصله پس از انتشار توسط «اورسن ولز» در یک برنامه رادیویى اجرا شد و یک سال بعد به دست کارگردان بى بدیل دنیاى سینما «آلفرد هیچکاک» به تصویر کشیده شد. «ربه کا» به زعم اغلب ادیبان مشهورترین، بهترین و آخرین رمانى است که با الهام از رمان «جین ایر» شارلوت برونته پدید آمده است.
«دافنه دوموریه» Daphne du Maurier در سیزدهم ماه مه ۱۹۰۷ در خانواده اى هنرمند در لندن متولد شد. پدرش «سرجرالد دوموریه» بازیگردانى مشهور و فرزند «جورج دوموریه» کاریکاتوریست نامى بریتانیا بود. «دوموریه» بعدها بسیارى از آثار خود را با الهام از اجداد و سایر اعضاى خانواده اش خلق کرد. رمان «مارى آن» و «شیشه گر» از این دسته اند. او رمان «جرالد» را با الهام از شخصیت پدرش به رشته تحریر درآورد.
دوران کودکى «دوموریه» در خانواده اى طى شده که از دوستى با ادیبان برجسته اى چون «ادگار والاس» و «جى ام بارى» بهره مند بود و بدین ترتیب او از همان دوران نوجوانى قلم به دست گرفت. اولین اثر مکتوب او داستانى کوتاه بود که به دست عمویش که سردبیرى مجله اى را بر عهده داشت به چاپ رسید. «دوموریه» تحصیلات ابتدایى خود را در شهرهاى مختلفى چون لندن؛ مودون و پاریس گذراند. او که کتابخوانى مشتاق بود، بیش از هر چیز با تصور عوالم خیالى داستان ها به وجد مى آمد و در خیال پردازى آنچنان پیش رفت که براى خود شخصیتى ثانوى و مردانه نیز ساخته بود. شاید به همین دلیل است که اکثر راویان آثار او را مردان تشکیل مى دهند. او اولین رمانش را در سال ۱۹۳۱ منتشر کرد و رمان بعدى او درباره قاچاقچیان در قالبى تاریخى به نگارش درآمد و پس از مدتى امتیاز آن را براى ساخت فیلمى به همین نام به کارگردانى آلفرد هیچکاک فروخت. پس از این همکارى بود که هیچکاک به آثار او علاقه مند شد و بعدها با الهام از یکى از داستان هاى کوتاه «دوموریه» فیلم سینمایى «کلاغ ها» The Birds را به روى پرده برد. «دوموریه» در سال ۱۹۳۲ با درجه دارى به نام «کلنل فردریک برونینگ» ازدواج کرد که به واسطه خدمات ارزنده اش در خلال جنگ جهانى دوم به مقام شوالیه اى نائل آمده بود. زندگى مشترک این دو تا آخر عمر «کلنل برونینگ» به مدت ۳۳ سال در خوشى و آرامش سپرى شد. «دوموریه» پس از مرگ شوهرش به سال ۱۹۶۵ هیچ گاه ازدواج نکرد. او که در سال ۱۹۶۹ با لقب بانوى ادبیات انگلستان خوانده مى شد به ۱۹ آوریل سال ۱۹۸۹ دیده از جهان فروبست. خاطرات مکتوب او پس از مرگش تحت عنوان «کورن وال سحرآمیز» Enchanted Cornwall به چاپ رسید. «کورن وال» نام ساحلى است که اکثر داستان هاى «دوموریه» در آنجا اتفاق مى افتد؛ ساحلى در ناحیه غربى انگلستان که هواى توفانى و وحشى آن الهام بخش «دوموریه» در خلق بسیارى از رمان ها و داستان هاى کوتاهش از جمله «ربه کا» بوده است. او در وصف «کورن وال» مى گوید: «مکانى براى آزادانه نوشتن، قدم زدن، مبهوت شدن و تنها بودن.» «دوموریه» چنین قضایى را عاشقانه دوست مى داشت و بى دلیل نیست که او ۲۵ سال از عمر خود را در خانه اى رو به دریا گذراند، همان خانه اى که در رمان تاریخى «ژنرال پادشاه» توصیف شده است. و اما شاهکار «دوموریه» رمان «ربه کا» که در سال ۱۹۳۸ پدید آمد. جمله آغازین این رمان به یکى از به یادماندنى ترین جملات ادبیات قرن بیستم بدل شد. «دیشب در خواب دیدم که دوباره به مندرلى رفته ام.» قهرمان داستان زن جوان و ترسویى است.
همسر سابق این مرد ثروتمند «ربه کا» نام دارد و طى اتفاقات نامعلومى از دنیا رفته است و پس از او خانه زیر سلطه خدمتکار خانه «خانم دانور» اداره مى شود. با انتشار این رمان «اورسن ولز» آن را در قالب نمایشنامه اى رادیویى اجرا کرد و خود نقش «ماکسیم دووینته» و «مارگارت سالاوان» نقش همسر دوم او را بازى مى کند. پس از اجراى این نمایشنامه «دیوید سلزینک» تهیه کننده برنامه متن نمایشنامه را براى «آلفرد هیچکاک» فرستاد و در نامه اى نوشت: «اگر در به تصویر کشیدن این رمان به اندازه من به متن متعهد باشى در سینما هم مانند رادیو موفق خواهد شد.» «دوموریه» در کنار خلق رمان هایش ، نمایشنامه، زندگینامه و داستان هاى کوتاه متعددى پدید آورد که از جمله آنها مى توان به زندگینامه «فرانسیس بیکن» اتوبیوگرافى به نام «دردهاى فزاینده» Growing Pains ، داستان کوتاه «استخر» و «بعد از نیمه شب هرگز» اشاره کرد.
 

 

 7.

ترجمه: سعید کمالى دهقان
روزنامه شرق

متن زیر برگردان گفت وگویى با زبیگنیف پرایزنر آهنگساز لهستانى است که در تاریخ ۱۲ نوامبر سال ۲۰۰۴ در گاردین به چاپ رسید. لازم به ذکر است که این متن از طریق لورنس آستون مدیر دفتر زبیگنیف پرایزنر در اختیارم قرار گرفته است.

هنگامى که فرانسیس فورد کاپولا مشغول پیدا کردن آهنگسازى براى «پدر خوانده» بود، به او گفتند موسیقى که نینو روتا براى این فیلم نوشته است روى فروش فیلم تاثیر منفى مى گذارد. نینو روتاى ایتالیایى از چهره هاى درخشان موسیقى فیلم است، اما به نظر مدیران استودیو، موسیقى ظریف و خاطره انگیز نینو روتا آنچنان که باید و شاید هیجان فیلم را منعکس نمى کند. آنها به کاپولا گفتند به سراغ یک آهنگساز آمریکایى برود، او هم این کار را کرد. آهنگى که ساخته شد به هیچ وجه رضایتبخش نبود و در نهایت، سه ماه بعد آهنگ نینو روتا دوباره روى فیلم قرار گرفت.
زبیگنیف پرایزنر که همچون نینو روتا و انیو موریکونه از نخبگان موسیقى فیلم اروپا است، این ماجرا را به عنوان تصویر مشکلات کارکردن براى فیلم هاى آمریکایى تعریف مى کند و مى گوید: «در این تجارت مضحک، پول موضوع اصلى است.» او به یاد مى آورد: «فیلمى به من پیشنهاد شد که در آن میشل فایفر ۵۰ میلیون دلار، جک نیکلسون ۵۰ میلیون دلار و کارگردان ۱۰ میلیون دلار مى گرفتند. حالا ببینید بودجه ساخت فیلم چقدر بوده است! با این پول ها نمى شود ریسک کرد.در اروپا قضیه کاملاً فرق مى کند. مثلاً زندگى دوگانه ورونیک ۳ میلیون دلار خرج برداشت و کارگردان رئیس من بود و نه استودیو.»
زبیگنیف پرایزنر در جامعه اى که فرهنگ آمریکایى بر آن چیرگى دارد، همچون نمادى از تمدن اروپایى ایستاده است. او با نوشتن موسیقى فیلم هاى کریستف کیشلوفسکى از جمله سه گانه هاى آبى، سفید، قرمز جایگاه خود را در جامعه موسیقى تثبیت کرد و با پیشنهادهاى فراوانى از سوى هالیوود روبه رو شد اما تا به امروز به سینماى اروپا وفادار مانده است. پرایزنر که اخیراً مشغول نوشتن موسیقى فیلم «همه چیز در مورد عشق» ساخته کارگردان دانمارکى توماس وینتربرگ است دلیل ساده اى را براى رد کردن پیشنهادات هالیوود بیان مى کند؛ او معتقد است که کار کردن براى فیلم هاى آمریکایى آزار دهنده و ملال آور است.
او با اشاره به فیلم هاى آمریکایى مى گوید: «وقتى با شخصى چون توماس وینتربرگ کار مى کنم، به من اعتماد دارد. به آسانى مى شود براى فیلم موسیقى نوشت، اما سئوال اینجا است که چرا اصلاً فیلم باید موسیقى داشته باشد. ارتباط بین فیلم و موسیقى کاملاً متافیزیکى است، چون شما هیچ گاه موسیقى را نمى بینید بلکه آن را احساس مى کنید. به عقیده من بهترین موسیقى براى فیلم، سکوت مطلق است. موسیقى اغلب فیلم هاى آمریکایى را آهنگسازانى همچون جان ویلیامز نوشته اند و همه جاى فیلم، موسیقى است که به شما مى گوید چه طور فکر کنید و چه احساسى داشته باشید. در صحنه اى ترسناک، بوق و کرناى رعب انگیز و در صحنه اى عاشقانه، نغمه اى رمانتیک به کار مى برند، اما من به سخن بودلر نویسنده فرانسوى معتقدم که مى گوید: «دغدغه هنرمند باید این باشد که آنچه را که احساس مى کند، تشریح کند و نه آن چه را که مى بیند.»
پرایزنر این رویه را پیش گرفت و تغییر آن برایش سخت است. او از یک کارگردان آمریکایى یاد مى کند که از او خواسته بود براى فیلمش موسیقى آمریکایى بنویسد. او مى گوید: «من به این چنین فیلم هایى «نه» مى گویم چون در نهایت آدم به خودش مى گوید که چه؟ در آمریکا از شهرت و اسم تو استفاده مى کنند و موسیقى را به دلخواه خودشان تغییر مى دهند. من ترجیح مى دهم براى فیلمى موسیقى بنویسم که به معناى حقیقى انسانى باشد نه فیلم هایى که تنها رونوشتى فانتزى و مضحک از زندگى اند. وقتى فیلم هاى آمریکایى را نگاه مى کنم احساس مى کنم که تمام تلاششان آموزش به تروریست ها است. لهستان بودم که تلویزیون خبر حادثه ۱۱ سپتامبر را داد، ابتدا فکر کردم که حتماً دارند فیلمى را پخش مى کنند.» روز استقلال «سرگرم کننده است اما به نظر من فیلم هاى این چنینى منتظرند تا اتفاقى بیفتد، مثل پیشگویى اى که قرار باشد به حقیقت بپیوندد.»
هنگامى که زندگى پرایزنر را مرور مى کنیم به او حق مى دهیم که حوصله فانتزى هاى هالیوود را نداشته باشد. او در کراک به دنیا آمده و در روستایى لهستانى بزرگ شده، در آن جا همه مردم موسیقى را با آواز خواندن در کلیسا فراگرفته بودند.پرایزنر مى گوید: «ما به موسیقى غربى دسترسى نداشتیم؛ بیتلز گوش مى کردیم، چون واقعاً موسیقى معصومى بود، اما فقط همین بود و بس. تلاش مى کردیم رادیو لوکزامبورگ را بگیریم و بیش از آن کارى از دستمان بر نمى آمد. کمونیسم در لهستان مثل روسیه نبود. کشیش مهمترین فرد روستا بود و حتى دبیر حزب هم به کلیسا مى رفت.»
پرایزنر در جوانى به جشن هاى زیرزمینى اى مى رفت که در کاباره هاى کراک بر پا بود و پیونیشا پد بارانامى نام داشت. جایى که پاپ ژان پل دوم پیش از آن که به مقامى برسد مراسم شعر خوانى برگزار مى کرد و نوازندگان جاز مى توانستند بدون ترس از مداخله مقامات دولتى کار خودشان را بکنند. پرایزنر مى گوید: «آن پایین مى شد هر کارى کرد. مى شد با مدیر حزب مصاحبه کرد و آن را به موسیقى تبدیل کرد و اگر هم اعتراضى مى کردند مى گفتیم که داریم کمونیسم اشاعه مى دهیم. اما آیا مى شد چنین فضایى را در روسیه هم تصور کرد؟ حتماً فرداى کنسرت تو را سوار قطار مى کردند و عازم سیبرى مى شدى!»
دروازه هاى لهستان تا قبل از سال ۱۹۸۹ و تا زمانى که هنوز کمونیسم اروپا مثل خانه اى پوشالى فرو نریخته بود، به روى غرب بسته بود. اولین موسیقى پاپ غربى که پرایزنر آن را شنید و تمجید کرد، پینک فلوید بود. مى گوید: «تا قبل از سال ۱۹۸۹ هیچ چیز به درد بخورى در مغازه ها گیر نمى آمد و ذهن لهستانى نمى توانست خود را با یک تغییر ناگهانى هماهنگ سازد. پینک فلوید به اندازه کافى براى خلق دنیایى استعارى در آلبوم «دیوار» از خود هوش و ذکاوت نشان داد. من عاشق آلبوم هایى چون «سوى تاریک ماه» هستم، چون هم مالیخولیاى بریتانیایى را در خود دارد و هم لهستانى.»
پرایزنر، اینو موریکونه و میشل لوگراند فرانسوى را که براى «یک مرد و یک زن» موسیقى کلاسیک ساخته است، تحسین مى کند و البته بعضى از کارگردان هاى آمریکایى نظیر فرانسیس کاپولا و مارتین اسکورسیزى را مى ستاید اما به هر حال ترجیح مى دهد در آپارتمانش در پاریس بماند تا به خاطر پول و شهرت از هالیوود التماس کند. او از سال ۱۹۹۹ دیگر به سینما نرفت چرا که از محیط هاى بزرگ و چند طبقه متنفر است. مى گوید: «آهنگ ساز بودن آسان است، کافى است برگه اى بردارید و موسیقى اى را که در مغزتان جریان دارد به روى کاغذ بیاورید.» به نظر مى رسد که هالیوود دیر یا زود او را هم خواهد فریفت. پرایزنر تعریف مى کند: «شاعر معروفى بود در لهستان به نام زبیگنیف هربرت که همیشه به نکته جالبى اشاره مى کرد، مى گفت: باید در خلاف جریان آب رودخانه شنا کرد. چون حتى اگر به سرچشمه نرسى لااقل ماهیچه هایت ورزیده مى شوند.»

 

 

8.

زندگی نامه ژان رنو (http://benigni.blogfa.com/post-30.aspx)
http://www.rozaneh-group.com/ferioffi/jan%20reno2.jpg (http://rozaneh-group.com/join)


ژان رنو در30 جولای سال 1948 با نام "دون ژوان مورنوای جدریک جیمنز" در کازابلانکای مراکش از والدینی اسپانیایی بدنیا آمد. خانواده اش برای فرار از چنگ حکومت فاشیستی "فرانسیسکوال کادیلوفرانکو" به مراکش در افریقای شمالی مهاجرت کردند. در آنجا بود که ژان به دنیا آمد و بعدها با دنیای نمایش و سینما آشنا شد.
ژان رنو در 17 سالگی به فرانسه رفت و برای دریافت تابعیت فرانسه مجبور شد تا در ارتش ثبت نام کند، اما تحصیلاتش در زمینه بازیگری باعث شد در بخش نمایشی به کار گرفته شود. پس از اتمام خدمت سربازی به پاریس رفت و در دهه هفتاد نقش های کوچکی در تئاتر و تلویزیون گرفت ، تا این که در١٩٧١ با ایفای نقش کوچکی در «نور زن اثر کوستا گاوراس» به دنیای سینما راه یافت. این نقش کوچک ستایش فراوانی برای رنو به همراه آورد و باعث شد نقش مناسبی در «قصه ما» - برتران بلیه- به او پیشنهاد شود.

http://www.rozaneh-group.com/ferioffi/jan%20reno%201.jpg (http://rozaneh-group.com/join)اما فرشته شانس در١٩٨١ به سراغ او آمد. این فرشته لوک بسون نام داشت. نتیجه همکاری بسون و رنو برای هر دو شهرت و موفقیت بود. اولین همکاری شان فیلم کوتاهی به نام«ماقبل آخر» بود. در١٩٨٣ لوک بسون با فیلمنامه ای ٢٠ صفحه ای «آخرین نبرد» به سراغ رنو رفت و به او گفت که تصمیم دارد آن را به صورت سیاه و سفید بسازد. رنو پذیرفت تا در ازای فقط صد دلار نقش منفی فیلم را بازی کند.
پس از «آخرین نبرد» رنو بار دیگر در ١٩٨٥ در کنار بسون قرار می گیرد و نقش کوچکی در «مترو» بازی می کند. در١٩٨٨ موفقیت با بازی در فیلم «آبی بزرگ» ساخته بسون به سراغش می آید. این اولین نقش بزرگ رنو است. پخش جهانی فیلم باعث محبوبیت رنو می شود.

در این هنگام است که او همسرش ژنویو و دو فرزندش سندرا و مایکل را ترک می کند.
پس از «آبی بزرگ» منتقدین او را کشف کردند. رنو در١٩٩١ بار دیگر در فیلمی از بسون- «زنی به نام نیکیا»- نقش کوچکی را بازی کرد، نقش آدم کشی به نام ویکتور که پلی برای رسیدن به نقش بزرگ کارنامه اش «لئون: حرفه ای» در ١٩٩٤ بود. اما قبل از آن در ١٩٩٣ در یک کمدی فرانسوی به نام «ملاقات کنندگان» در کنار کریستین کلاویه ظاهر شد . فیلم موفق ترین و پرفروش ترین محصول تاریخ سینمای فرانسه شد، اما به دلیل خصلت های بومی زیادی که داشت، نتوانست در خارج از فرانسه موفقیت زیادی کسب کند.

نمایش لئون در١٩٩٤ رنو را به میانه جریان فیلمسازی هالیوود پرتاب کرد. رنو در این فیلم بار دیگر نقش آدمکشی کرایه ای، اما حساس را بازی کرد که که از دختری ١٢ ساله(ناتالی پورتمن) محافظت میکرد. ٢٣ دقیقه از فیلم برای نمایش در آمریکا حذف شد، تا خشونت آن تلطیف شود.

هرچند منتقدان به دلیل شباهت های فیلم با «نیکیتا» چندان روی خوشی به فیلم نشان ندادند، اما تماشاگران تلاش بسون و رنو را برای ساختن داستان عاشقانه ای غیر عادی پسندیدند. سرانجام با پخش نسخه کامل فیلم روی دی.وی.دی در ٢٠٠٠ نظر منتقدین نیز عوض شد.
http://www.rozaneh-group.com/ferioffi/reno4.jpg (http://rozaneh-group.com/join)
« بوسه فرانسوی (1995)» در کنار مگ ریان و کوین کلین ، « ماموریت غیر ممکن ( 1996)»، در کنار تام کروز از جمله فیلم های امریکایی هستند که رنو در آنها نقش آفرینی کرده است.
در سال 1996 با همسر دومش ناتالی دسکیوکز (Nathalie Dyszkiewicz) ازدواج میکند و حاصل این ازدواج دو فرزند به نام تام و سرنا میباشد.

وقتی در١٩٩٧ با « قبر روزینا » به آمریکا برگشت و کوشید تا تماشاگران آمریکای را با ذوق و تبحر خود در زمینه نفش های کمدی جلب کند، موفق نشد. تماشاگران آمریکایی و البته بسیاری کشورهای دیگر، او را در گونه اکشن می خواستند.
بنابراین در١٩٩٨ در بازسازی آمریکایی «گودزیلا» بازی کرد، که تنها نقطه قوت فیلم، بازی او بود. در همین سال بخت بازی در کنار اسطوره بازی هالیوود ، رابرت د نیرو در فیلم « رونین» نصیب اش شد.

«رونین» هر چند در گیشه کمتر از«گودزیلا» سودآور بود، اما تبدیل به یکی از فیلم های مهم دهه نود شد . بعد از« گودزیلا» رنو دوباره به فرانسه بازگشت تا در قسمت دوم «ملاقات کنندگان» بازی کند. موفقیت تجاری فیلم و تلاش های رنو برای آشنا کردن تماشاگر آمریکایی با ذوق کمدی اش باعث شد تا در ٢٠٠١ نسخه بازسازی شده آمریکایی فیلم ساخته شود.
رنو در سال ٢٠٠٠ فیلم « رودخانه های سرخ» را بازی کرد، فیلمی پلیسی با استانداردهای هالیوود بر اساس کتابی از ژان کریستف گرانژه، موفق ترین نویسنده کتابیهای پلیس در فرانسه، که بازی رنو در نقش بازرس نیمان سهم عمده ای در موفقیت فیلم داشت.موفقیت فیلم در پخش جهانی باعث شد تا سه سال بعد، قسمت دوم آن با نام « فرشتگان نابودکننده» ساخته شود.

http://www.rozaneh-group.com/ferioffi/reno5.jpg (http://rozaneh-group.com/join)رنو در سال ٢٠٠٢ در کنار ژرار دپاردیو، اسطوره بازیگری در سینمای امروز فرانسه، قرار گرفت و حاصل آن یکی از بهترین کمدی های فرانسوی به نام «روبی و کوئنتین» بود. همچنین در سال 2005 با بازی در فیلم «ببر و برف» در کنار روبرتو بنینی کمدین ایتالیایی نقش یک شاعر عراقی را ایفا کرده است.

آخرین فیلمی که از رنو به نمایش در آمده است، «امپراتوری گرگ ها» نام دارد که باز هم بر اساس رمانی از گرانژه ساخته شده و رنو برای بازی در آن یک و نیم میلیون یورو دستمزد گرفته است.

از جدید ترین فیلم های رنو به ( پلنگ صورتی ) و بازی در نقش بازرس بزوفاش در فیلم ( رمز داویچی 2006 ) میتوان نام برد.

او به زبانهای اسپانیایی - فرانسوی - انگلیسی و ایتالیایی صحبت میکند و فرزندان او هم اکنون ۲۲ - ۱۹ - ۳ و ۱ ساله هستند.

 

 

 

 http://www.rozaneh-group.com/ferioffi/reno3.jpg 

 

http://www.rozaneh-group.com/ferioffi/wpp4gn1j.jpg 

 

 

 

 

 

کامرون کارتیو :

نام : کامرون کارتیو

متولد :  نهم  ـ  آوریل  ـ   سال ۱۹۷۸ 

خانواده :  پدر و مادر  ـ برادر  بزرگتر ( الک کارتیو )  ـ خواهر  کوچکتر

محل زندگی :  استکهلم  سوئد

فیلم مورد علاقه : گلادیاتور  ـ  تروی

غذای مورد علاقه : pasta  carbonara   

ورزش مورد علاقه :  تنیس

کامرون کارتیو   در  نهم  آوریل  سال ۱۹۷۸  در  ایران ـ تهران   متولد  شد  . در  سن   ۷ سالگی   با خانواده اش  به اسپانیا  مهاجرت  کرد   و  بعد  از  مدتی   نیز  به  سوئد   رفتند !

در  سوئد  در  سن  ۱۳ سالگی   کار هنری  خود را  با  نواختن   پیانو  آغاز  کرد و در  نواختن پیانو به موفقیت هایی دست  یافت  .  سپس  او  به گروه  هیپ هاپ  محله خود  ملحق  شد  و  بعد از    آن   برای  مدتی   نیز  با آرش  همکاری های  کوچکی  داشت ! (( آرش و  خانواده کارتیو  در  یک محله زندگی میکردند !! و با هم دوست بودند ! ))  و نیز  بعد از  آن  کامرون کار  خود  را  با   نوازندگی استدیویی  و نوشتن  آهنگ و ملودی  ادامه داد  و  سرانجام در  سال  ۲۰۰۳  هنرمندی  شد که  دیگر  حالا به صورت  انفرادی و تک نفره    میخواند  

در  طول آن سالها   منبع  الهام  او  هنرمندان  دهه ۸۰  و ۹۰ بودند  و بطور  کلی  تحت  تاثیر    هنرمند فرانسوی  Jean Michel  Jarre    و گروه  آلمانی  Modern  Talking    بود .

اولین آهنگ  تک   نفره کامرون به نام   Roma    از  آلبومش  به نام  بدون مرز (  Borderless )  توسط خود  کامرون  نوشته  و  اجرا  شد  و  جالبه  که بدونید این آهنگ  به  طور کلی دارای  هیچ مفهوم کلی و خاصی نیست و در این  ترانه  کلمه هایی وجود دارند که  معنی مشخصی ندارند و  کسی جزء کامرون معنی آنها را درک نمی کند !

در هر صورت  این آهنگ  و  در ادامه  آلبوم وی که شامل ۱۱ آهنگ می باشد   توسط   شرکت  Sony  BMG   تست  و پذیرفته و در نهایت  تهیه  شد و  آهنگ  Roma     به مدت  هفت هفته در  جدول  Top  10   سوئد  در  میان پر فروش ترین ها قرار داشت .

دومین آهنگ  وی  با  نام   Henna  به  صورت دو نفره و با همکاری خواننده  مشهور  عرب > خالد <  تهیه و اجرا شد  که  داستان چگونگی همکاری این دو نیز  تا  اندازه  یک داستان طولانی است .!

کامرون  در  سوئد  عاشق  دختر  همسایه خود  به  نام   Henna   می شود  و این دو برای مدتی  نیز با هم دوست بودند  اما بعد از مدتی  بنا به دلایلی  هنا به همراه خانواده اش  مجبور به ترک  سوئد میشوند و از آنجا که این مهاجرت نا خواسته بود  در نتیجه آنها هنوز مقصد   و  محل زندگی خود را  انتخاب  نکرده بودند   و همین موضوع باعث شد که  ارتباط کامرون  با هنا  قطع شود  و  از آنجا که هنا  از  طرفداران سر سخت  خالد  ( خواننده عرب )  بود  کامرون برای  نشان دادن  عشقش  به  هنا  با خالد  ارتباط بر قرار کرد و توانست  موافقت  خالد را برای همکاری  جلب کند و نتیجه این همکاری  آهنگ هنا شد  تا  شاید به این وسیله  کامرون بتواند عشق گم شده  خود را باز یابد  .

در هر صورت  کامرون همچنان به کار هنری خود ادامه خواهد داد   و  امید به روزی دارد که  به عنوان یک هنرمند مردمی  پذیرفته شود و  بتواند با  موزیکش   شادی و  سعادت را به شنوندگانش  هدیه دهد  و  آرزو دارد که پیام آور موزیکی بدون مرز باشد !

منبع : ترجمه  بیوگرافی  کامرون از سایت اختصاصیش !

مطالب و لینک های مرتبط :

سایت اختصاصی

گوش کردن و دانلود آلبوم

دانلود آلبوم !

گوش کردن آنلاین آلبوم

بیوگرافی بیشتر

بیشتر ؟!!

بقیه رو خودت ببین !!!

 

 

شهره صولتی  :

برای دیدن بیوگرافی روی عکسها کلیک کنید !

مطالب و لینک های  مرتبط :

وب سایت

گوش کردن  و دانلود آلبوم ها

سایت طرفدارن

گوش کردن آنلاین آلبوم ها