All About English

Ask And You Shall Recieve

All About English

Ask And You Shall Recieve

Unit 5

Page 50

It’s all in your mind: همش توی ذهنته

فعالیت A: آیا تا بحال راجع به این خرافات شنیدی؟ آیا خرافات دیگه ای رو که توی همین طبقه بشه گنجوند می دونی؟

 

Superstition: خرافات

Superstitious: خرافاتی/ خرافه پرست

 

Evaluate: ارزیابی کردن

Suspicious claims: ادعای مشکوک (افرادی که ادعاهای عجیب و غریب می کنن)

Phobia: ترس از چیزی (مثلا brontophobia که یعنی تندرهراسی: ترس از رعد و برق)

Describe: توصیف کردن/ شرح دادن/توضیح دادن

Interpret: تفسیر کردن

Frog: قورباغه

A spider spinning: عنکبوتی که داره تار می تنه

Spin: تار تنیدن

Rat: موش

Ship: کشتی

Sink: غرق شدن // float: شناور موندن

Extremely selfish: بشدت خودخواه

Unlucky: بدشناسی میاره / بد یمنه

Bride: عروس / groom: داماد / bridesmaid: ساقدوش عروس / bestman: ساقدوش داماد

Wedding ring: حلقه ی ازدواج

Ceremony: جشن عروسی

Marriage: ازدواج

Doomed: محکوم به فنا

Spouse: همسر

An itchy nose: دماغی که می خاره

Fight: جنگ/دعوا

Bed: تختخواب

Sign: علامت

Someone has died: یکی مُرده

Pregnant: باردار

Funeral: مراسم ختم

Financial: مالی

Don’t let the fire go out: نزار آتیش خاموش شه

Go out: خاموش شدن

 

بحث: چرا فکر می کنید مردم به خرافات اعتقاد دارند؟ این خرافات چه هدفی را دنبال می کنن/یا در راستای چه هدفی گفته می شن؟

 

Page 51

I had a dream last night: دیشب یه خوابی دیدم

Oh yeah?: راستی؟ جدا؟ راست می گی؟ واقعا؟

As usual: طبق معمول

The car started shaking and making funny noises: ماشین شروع کرد به لرزیدن و درآوردن صداهای عجیب غریب

What’s so weird about that?: خوب این کجاش عجیبه؟

Weird: عجیب

There was this clap of thunder: یهو صدای رعد و برق اومد (درررراااااااااااااااااااااام)

Giant: بسیار بزرگ، غول پیکر

I was on the back of a giant bird: یهو خودمو پشت یه پرنده ی خیلی بزرگ دیدم

Then what happened?: خوب بعدش چی شد؟

The alarm went off: ساعت به صدا در اومد

I woke up: من بیدار شدم

Unconscious: (ضمیر) ناخودگاه

Maybe it’s time to buy a new car: شاید دیگه وقتشه که یه ماشین جدید بخری

 

Take something seriously: چیزی رو جدی گرفتن

Take something lightly: چیزی رو جدی نگرفتن/سرسری گرفتن

 

کار گروهی: شما چه نوع خواب هایی می بینین؟ همه ی اون مواردی که صدق می کنن رو تیک بزنین. جواب هاتون رو با جواب های دوستتون مقایسه کنین و باهم بحث کنید.

Pleasant: خوشایند

Scary nightmares: کابوس های ترسناک

Being chased: تعقیب شدن (انگار یکی داره تعقیبم می کنه)

 

بحث: آیا فکر می کنی که رویاها/خواب ها معانی رو بهمراه خودشو دارن؟ فکر می کنید مردم چرا خواب می بینن؟

 

Page 52

Count nouns: اسامی قابل شمارش

Non-count nouns: اسامی غیرقابل شمارش

 

Are you superstitious?: آیا شما خرافاتی هستید؟

Me? No way.: من؟ ابدا.

I don’t believe in any of that silly stuff: من هیچکدوم از این چیزای مسخره رو باور نمی کنم.

But my grandparents did (believe).: اما بابابزرگ مامان بزرگم اعتقاد داشتن.

Evil eye: چشم بد

Harm: آسیب رسوندن

She made me wear a lucky charm: ازم خواست یه گردنبند بندازم دور گردنم که چشم نخورم.

That looked like an eye: که شبیه یه چشم بود.

As a kind of protection: بعنوان یک جور محافظت (در برابر چشم مردم)

Truth is: واقعیتش اینه که ...

Admit: قبول کردن (یک حقیقت)/پذیرفتن

Just in case: در صورت نیاز/وقوع

Make sure you have extra batteries available, just in case

Spill: ریختن

Salt: نمک

Accidentally: بطور اتفاقی

Grains of salt: دونه های نمک

Throw: پرت کردن/ریختن

When it comes to …: وقتی حرف از .... به میون میاد/وقتی صحبت از ... میشه

Socks: جوراب

Set up your environment: جوری محیط اطرافت رو بچین/ردیف کن

Feng shui: یک سیستم چینی هندسی هست که می گه اسباب اثاثیه خونه مثل مبل و تلویزیون و اینها رو جوری بچینی توی خونه که انرژی مثبت جریان پیدا کنه توی خونه و هارمونی و نظم و رفاه و خوش شانسی و خوش بختی بیاره برا افراد خونه.

Front door: درب جلوی خونه (البته درب جلوی خونه توی ایران با آمریکا مثلا فرق می کنه، بیشتر خونه ها اونور همون در هال رو که باز می کنی خیابون رو می بینی عین خونه های اینجا یک در آهنی جلوی حیاط خونه نیست، اینجوریاست J)

I don’t agree: من موافق نیستم (خیلی از بچه ها به اشتباه می گن I’m not agree که غلطه)

 

بحث B: شما دقیقا چه تیپ آدمی هستید/به چه تیپی بیشترین شباهت رو دارید؟ چرا؟

 

گرامر درس راجع به این هست که چطور میشه اسامی غیرقابل شمارش رو قابل شمارش کرد که همونطوریکه می دونیم با استفاده از unit measurements، quantifiers، determiners و containers یا حتی بعضی وقت ها دستکاری article ها هست. مثال هارو سمت راست می تونیم ببینیم. مثل a bag of rice=یه کیسه برنج

چون rice غیرقابل شمارش هست و bag قابل شمارش وقتیکه bag رو قبل rice میاریم rice رو هم قابل شمارش می کنه. ما نمی تونیم بگیم a rice، یا rices غلطه بجاش باید بگیم I need 2 bags of rice دو کیسه برنج می خوام. اینجا همونطور که می بینی یه اسم غیرقابل شمارش رو شمردیم.

 

این سایت سایت خوبی هست، علاوه بر توضیح این خرده گرامر تمامی توضیحاتشو وقت بزار بخون. http://www.zabanamoozan.com/learning/nouns.htm

اینم توضیح اسلادیش:

http://www.aparat.com/v/WbjxS

 

A is followed by B: یعنی B بعد از A اومده

A is preceded by B: یعنی B قبل از A اومده

Neighter … nor …: نه .... نه .....

Phrase: عبارت

 

Page 53

فعالیت D: 13 اسم غیرقابل شمارش رو توی این متن پیدا کن و زیرش خط بکش. 4 نمونه از اسم های غیرقابل شمارشی که توی متن قابل شمارش شدن رو دورشون خط بکش. سه اسمی رو که هم به صورت قابل شمارش و هم بصورت غیرقابل شمارش استفاده شده رو پیدا کن.

 

Ritual: مراسم مذهبی

Prove: اثبات کردن/نشون دادن

Unconscious belief: اعتقاد ناخودآگاه

Misfortune: طالع بد

If the rituals are not observed: اگه این مراسم مذهبی انجام نشن/ادا نشن

Fertility: باروری، حاصلخیزی

Eternity: جاودانگی/ابدیت

Long-lasting relationship: رابطه ی دیرپا/با دوام

They leave nothing to chance: هیچ چیز رو به شانس وا مگذارند (که مثلا بگن حالا ببینیم چی پیش میاد/تقدیر چی می خواد و از این شعرها)

Since: از اونجائیکه

There’s no guarantee: هیچ تضمینی وجود نداره که

Nurture: بار آوردن/ پرورش دادن

Companionship: یاری/مصاحبت/همراهی/پهلونشینی

 A is far more important than B: A بمراتب مهمتر از B هست

Love affair: عشق بازی

Throughout the year: در طول سال

Sew: دوختن

Slice: تکه

Stare: خیره نگاه کردن به کسی یا چیزی

Ugly: زشت

Astrology: علم ستاره شناسی

 

بحث: تعدادی از خرافاتی رو که همکلاسی تون بهش اعتقاد داره رو روی تخته بنویسید. فکر می کنید این خرافه ها از کجا نشات گرفته باشن؟ آیا دلیلی هم وجود داره که آدم بخواد فکر کنه هر کدوم از این خرافه ها در واقع می تونن ارزشمند باشن؟ کدوم کی هاشون رو مردم بدون اینکه لزوما بهشون اعتقاد داشته باشن بهش باور دارن یا عمل می کنن بهش؟ چرا اینجوریه؟

 

Page 54

Evaluate: ارزیابی کردن

Suspicious claims: ادعاهای مشکوک

It says here that they’ve figured out a way to make diamonds from garbage: اینجا داره میگه که یه راهی پیدا کردن (دانشمندان، حققین) که از زباله ها الماس بسازند.

Figure out: فهمیدن، کشف کردن

You won’t believe that, do you?: تو که باور نمی کنی؟ می کنی؟

2-carat diamond: یک الماس دو قیراطی (باز هم چون 2-carat در جایگاه صفت اومده بنابراین نه جمع هست نه مفرد واسه همین هم هست که نمی تونیم بگیم 2-carats diamond)

Invest: سرمایه گذاری کردن

Sounds like a scam to me: من که فکر می کنم کلاهبرداریه

Scam: نوعی کلاهبرداری زیرکانه برای در آوردن پول از مردم

You’re such a cynic!: تو خیلی بدبینی

What if it’s true?: اگه راست باشه چی؟

Oh, come on!: دست بردار، بابا بیخیال

That’s too good to be true: این نمی تونه درست باشه

Exceptional: استثنائی

Opportunity: فرصت

Scientist: دانشمند

They have unlocked one of the Earth’s secrets: از یکی از رازهای زمین پرده برداشتن

Unique: منحصربفرد

Process: فرآیند، پروسه

Out of trash: از زباله

Make millions: میلیون ها تومن پول در بیار

 

گرامر

راجع به معین (یک اسم زمانی معین هست که به یک شخص، چیز، یا مکان خاص اشاره داره) و غیرمعین بودن (یک اسم زمانی معین هست که به یک شخص، چیز، یا مکان خاص اشاره نداره) هست و کاربرد article یا همون حرف تعریف های a/an و the

 

قبل از اسم های غیرمعین از a/an استفاده می کنیم. مثل: a diamond

یا حتی می تونیم اون ها رو جمع ببندیم و بصورت جمع بکار ببریم. مثل: diamonds

 

اسم زمانی معین میشه که فرض مثال دفعه ی دومی هست که داریم توی جملمون بکار می بریمش چون دیگه می دونیم منظور چه چیزی هست. مثل: you get the diamond made from garbage? Sound like the diamond is a fake : دومین الماس همون الماسی هستش که توی جمله ی اول بهش اشاره شده

قبل از اسم های غیرمعین از the استفاده می کنیم. ]حتما نباید برای بار دوم باشه که یه اسم معین باشه می تونیم برای بیان یک چیز منحصر بفرد به اینصورت بکار برده شه: مثال: The president has named two new foreign ministers: رئیس جمهور دو وزیر امور خارجه ی جدید رو معرفی کرد به مجلس

 

کاربرد نوعی (generic use): برای اشاره به همه ی اعضای یک طبقه یا گروهی از افراد، مکان ها، یا چیزها، می تونیم از یک اسم قابل شمارش جمع یا یک اسم قابل شمارش مفرد با یک حرف تعریف معین یا نامعین استفاده کنیم مثل:

Diamonds are/ The diamond is/A diamond is … .

 

Foreign minister: وزیر امور خارجه

Fake: بدل، غیراصلی، تقلبی

Parliament: مجلس، پارلمان

 

 

Page 55

Carrot: هویج

Determine: تعیین کردن/مشخص کردن

Promise: قول دادن/وعده دادن/نوید چیزی رو دادن

Per week: بازاری هر هفته

Advertising: تبلیغ کردن

Overnight: یه شبه

 

کار گروهی: چه ادعاهای مشکوکی رو توی تلویزیون یا تبلیغات دیدی؟ بعضی از اون ها رو روی تخته بنویس و بگو که کدوماشونو فکر می کنی باورپذیر هستن، کدوماشون غیرمحتمل یا چرند/مسخره هستن؟

 

Miracle: معجزه / اما اینجا اسم یه محصول کم کردن وزن هست

The weight melts away: وزنتون کمتر و کمتر میشه (از کلمه ی melt به معنی آب شدن یا ذوب شدن استفاده کرده اون کلمه ی away هم بطور ضمنی یعنی ناپدید شدن و از بین رفتن و محو شدن و زوال و اینها)

Soulmate: فردی که دوستی خاصی باهاش داری چون احساسات و علاقمندی های همدیگه رو خوب می فهمید البته اینجا اسم محصول هستش

Marriage proposal: پیشنهاد ازدواج

If you’re not completely satisfied, we’ll refund your money: اگه کاملا رضایت پیدا نکردید از این محصول، ما پولتون رو بهتون بر می گردونیم.

 

Page 56

فعالیت A: شما از چه چیزی بیشتر می ترسی؟ آیا این ترس های شما تا به حال تداخلی در زندگیتون ایجاد کرده؟

 

خواندن B: متن رو بخونین. کدوم ترس ها رو فکر می کنی از جمله ترس هایی هستن که میشه به سختی باهاشون زندگی کرد؟

What are you afraid of?: از چی می ترسی؟

Terrified: ترسیده، وحشت زده

Getting on a plane: سوار یه هواپیما شدن

Are you so terrified of getting on a plane that you avoid traveling?: یعنی انقدر از سوار شدن یه هواپیما می ترسی که اصلا با هواپیما سفر نمی کنی؟

Spider: عنکبوت

Sink: سینک ظرفشویی

Does seeing a spider in the sink make your blood run cold?: آیا دیدن یه عنکبوت توی سینک تورو می ترسونه؟

When you go to the doctor for a shot, does the sight of the needle make you want to run the other way?: آیا وقتیکه به دکتر می ری که آمپول بزنی، دیدن اون سوزن باعث میشه که ازونجا فرار کنی؟

The sight of blood: دیدن خون

Standing at great heights: ایستادن در ارتفاعات بلند

Being in open spaces: بودن در فضاهای باز

These situations fill me with dread: سراسر وجودم رو پر از ترس می کنه

Phobias are often laughed off as being totally irrational: مردم اغلب به این ترس ها می خندن و ازش رد میشن (جدوی نمی گیرنش) چون فکر می کنن که کاملا چیز غیرمنطقی هست.

Population: جمعیت مردم

Overwhelming: ضاقت فرسا، خرد کننده، فشارآور، سخت، مضمحل کننده

Anxiety: اضطراب

Built-in defense system: سیستم دفاعی توکار

Protect: حفاظت کردن

Heartbeat: ضربان قلب

Throat: گلو

Sweating: تعرق

Exaggerated: اغراق شده

Unrelated to ..: نامرتبط با ...

Recognized: شناخته شده

Critically: به چشم انتقاد، انتقادگرانه

Talk about somebody behind their back: پشت سر کسی حرف زدن

Embarrassed: احساس خجالت و شرمندگی کردن

Silly: اینکه آدم احساس کنه احمق بنظر می رسه

Go away: دور شه

If phobia or an anxiety takes over your life: اگه یک ترس یا اضطراب زندگیتو بگیره

Deal with: به چیزی رسیدگی کردن/ با چیزی کنار اومدن/چیزی رو رفع کردن

Eventually: بتدریج

Overcome: غلبه کردن/چیره شدن/مسلط شدن

Let’s say: بیا اینجوری بگیم که ... / بیا اینطور فرض کنیم که ...

Night light: چراغ شب

Necessarily: لزوما

Get a good night’s sleep: اما باعث میشه یه خواب خوبی داشته باشی

Meditation: مراقبه، مدیتیشن

Deep breathing: تنفس عمیق

breath (noun): نفس // breathe (verb): نفس کشیدن

by all means: هرطوریکه باشه، بهر حال

interfere with: در چیزی تداخلی ایجاد کردن

chances are …: این احتمال وجود داره که ...

weird: عجیب غریب

Keep in mind that: در نظر داشته باشید که

 

Acrophobia: ترس از ارتفاع

Agoraphobia: ترس از فضاهای باز

Arithmophobia: ترس از اعداد

Aviophobia: ترس از پرواز

Brontophobia: ترس از رعد و برق

Claustrophobia: ترس از فضاهای بسته

Dentophobia: ترس از دندون پزشک

Hydrophobia: ترس از آب

Mechaniphobia: ترس از ماشین ها

Necrophobia: ترس از مرگ

Nyctophobia: ترس از تاریکی

Oneirophobia: ترس از خواب و رویا

Technophobia: ترس از تکنولوژی

Xenophobia: ترس از غریبه ها یا خارجی ها

 

Attempts: که سعی داره ... / که تلاش می کنه ...

To address the question: به سوالی پاسخ دادن

 

1)     فوبیاها چطور از ترس های معمولی متفاوت هستند؟

2)     برای برطرف کردن یک فوبیا چکاری می تونی انجام بدی فکر می کنی؟

3)     چه انواع مختلفی از فوبیاها وجود دارند؟

4)     اگه فوبیای شما از کنترل خارج بشه چکار باید بکنی؟

5)     فوبیاها عموما چگونه استنباط می شن؟

6)     از کجای می دونی/می تونی بدونی که فوبیا داری؟

 

Page 57

عباراتی که توی اون ها از کلمه ی mind استفاده شده:

Make up your mind: تصمیم گرفتن

Change your mind: نظرتو عوض کنی

Keep this in your mind: توی ذهنت نگه دار/ توو ذهنت بمونه

Put it out of your mind: این فکرهارو بریز بیرون از ذهنت/نگذار این فکرها نگرانت کنن

It’ll all in your mind: بابا همش فکر می کنی/ همش توی ذهنته/ واقعیت نداره/ انقدر فکر و خیال بد نکن

He’s out of his mind: دیوونه است اصلا/ دیوونه بازی در میاره

 

گام 1. کار گروهی: نظرخواهی رو کامل کنید. پاسخ هاتون رو با دوستتون بحث کنید. برای فائق اومدن بر ترس هاتون چیکار می کنید؟

How chicken are you? : شما چقدر ترسو هستید؟ / شنیدی می گن تو ساکت بابا جوجه این chicken از همین جا اومده (یه عبارت قشنگی هم که داریم he chickened out هستش که یعنی جا زد/ترسید عامیانه ترشو دیگه خودتون می دونین. :J

Take off: بلند شدن هواپیما از روی runway (باند)

Land: نشستن هواپیما روی باند

Encounter: مواجه شدن

Turbulence: آشفتگی

Shoulder: دوش (عضوی از بدن)

Give a speech: سخنرانی کردن

You’re about to be given an injection by your doctor: دکتر قرار هست که تزریقی رو روتون انجام بده

Injection: تزریق با هر نوع آمپول، سرنگ یا ... .

Surgery: عمل جراحی

Rainstorm: طوفان باران (باد و باران)

Passenger: مسافر

Skyscraper: آسمان خراش

Edge: لبه

High cliff: پرتگاه/صخره بلند

Lionhearted: شیردل

Cautious: محتاط

Nail-biter: ناخن جو (کسی که ناخن هاشو می جوه وقتی صحنه ی ترسناکی می بینه)

Total chicken: یک ترسوی به تمام معنا

Discomfort: ناراحتی، رنج، زحمت

Set somebody off: تو رو به غلیان در بیاره، باعث بشه که دوباره یاد یه موضوعی بیفتی و بخندی، گریه کنی یا شروع کنی راجع بهش حرف زدن

 

گام 2. مباحثه: چه موقعیتی بیشترین ترس رو میون همکلاسی هات نشون می ده؟ چرا فکر می کنی که بسیاری از افراد کلاس این موقعیت ها رو ترسناک/وحشت آور می دونن؟

 

Page 58

Interpret a dream: تعبیر/تفسیر یک خواب

Disturbing: آزاردهنده

Confusing: گیج کننده

Depressing: افسرده کنندده

Embarrassing: خجالت دهنده

Enlightening: روشن کننده (چیزی که موضوعی رو توضیح می ده)

Exciting: هیجان انگیز

Fascinating: فریبنده، عالی

Shocking: شکه کننده

Startling: تکان دهنده

Surprising: تعجب آور

 

Psychologist: روان شناس

Appear: پدیدار شدن/ظاهر شدن

Frequent: مکرر

Nightmare: کابوس

Discover: کشف کردن

React: واکنش نشون دادن

Sometimes nightmares are so startling that the brain reacts, causing some people to jerk their arms and legs suddenly while they sleep: بعضی اوقات کابوس ها اونقدر تکان دهنده هستند که باعث میشن مغز واکنش نشون بده، و باعث میشه که بعضی از افراد در حالیکه می خوابن دست ها یا پاهاشون رو یکدفعه جمع کنن (یک جور تیک).

 

توضیح خرده گرامر بالای صفحه هم این هست که برای انسان از شکل سوم (فرم ed دار صفت: past participle) استفاده می کنیم و برای چیزهای دیگه از فرم present participle استفاده می کنیم.

یعنی ما می گیم My dream was very disturbing یعنی خواب دیشبم واقعا اذیت کننده بود.

ما نمی تونیم بگیم My dream was very disturbed: خواب دیشبم خیلی اذیت شد.

در عوض باید بگیم: I was so disturbed : من خیلی اذیت شدم.

 

بحث E: آیا با اونچه که دکتر واکر راجع به خواب ها می گه موافق هستید؟ اگه نه، فکر می کنید این خواب ها چه هدفی رو دنبال می کنن؟ آیا بر این باور هستید که این خواب ها آینده رو پیش بینی می کنن؟

Predict: پیش بینی کردن

 

Page 59

Indicate: اشاره کردن به چیزی

Dreamer: کسی که خواب می بینه

Hot-air balloon: یک بالنی که پر از هوای گرم هست

Being chased: یکی دنبالت کنه/تعقیبت کنه

Endless flight of stairs: بالا رفتن از پله ها که تمومی نداشته باشه

Contest: رقابت

Escape: فرار کردن

Responsibility: مسئولیت

Failure: شکست

Self-esteem: عزت نفس

Achievement: موفقیت ها، پیروزی ها

Desire: میل

Lack of …: فقدانِ ...

Self-confidence: اعتماد به نفس

Recurring dream: خواب یا رویایی که هی تکرار می شه

Memorable dream: خوابی به یاد ماندنی

 

گام 3. به همکلاست که داره خواب خودش رو برات شرح می ده گوش کن، یک تعبیری از معنای خوابش بهش بده.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد