خلاصه:علت پوسیدگی سنگها بویژه سنگهای آهکی بخصوص درطی نیم قرن اخیر، آلودگی هوا، قابلیت "سولفات شدن" درسنگ، خواص آب باران، علت ازهم پاشیدگی ابنیه تاریخی: نفوذ آب درجرسها و دیوارها، تغییرات جوی، وجود موجودات ذرهبینی، اثر فضولات حیوانی بر روی نما، خرابیهای ناشی ازبادها توام با گردوخاک و راههای مقابله باهریک از موارد بالا، اسامی پارهای از آزمایشگاههای مخصوص برای مرمت و حفاظت ابنیه تاریخی و اشیاء عتیقه در کشورهای مختلف دنیا.
سنگها هم می میرند
با استفاده از انتشارات یونسکو
چگونه آثار برجسته هنری و شاهکارهای فنی معماری بوسیله عوامل طبیعی و صنعتی مورد تهدید قرار میگیرند.
در طی سالهای اخیر در اغلب کشورها متوجه این نکته شدهاند که میراث معماری جهانی رو به زوال گذارده است. کلماتی نظیر(خوره یا بیماری سنگها) اغلب به گوش میرسد، علایم این بیماری مضمحل کننده مرتباً رو به تزاید است و تقریباً غیر قابل علاج به نظر میرسد. آثار و بناهای تاریخی که ضمن قرون متمادی از دستبرد زمانه مصون مانده بودند در طی نیم قرن اخیر آسیبهای فراوان دیدهاند. علت این امر را باید در آلودگی هوای شهرها و مراکز صنعتی جستجو کرد زیرا هوای این مناطق غالباً با دود حاصل از سوخت کورهها و منازل اشباع شده است. از میان مواد مضری که از سوختن نفت و ذغال در هوا منتشر میشود میتوان دوده و گازهایی نظیر انیدرید کربنیک و انیدرید سولفورو را نام برد. گاز اخیر در آب و مه و باران و برف حل شده بدواً به اسید سولفورو و بتدریج به اسید سولفوریک تبدیل میشود که همگان تا حدودی از خواص مخرب و خورنده آنها آگاه میباشند. بطور متوسط شش درصد (6%) وزن سوختهای معمولی تبدیل به دوده میشود و از دوده نیز تا پنج درصد (5%) اسید سولفوریک بدست میآید . معمولاً هوایی که در هر متر مکعبش به طور متوسط پنچ میلی گرم انیدرید سولفورو یافت شود هوای آلوده به شمار میآید. باید در نظر داشت که در نتیجه سوخت هر گیلوگرم ذغال بیست گرم انیدرید سولفورو متصاعد میشود وبه این ترتیب می توان پیش بینی نمود که در مراکز صنعتی سالیانه چه مقدار معتنابهی از این گاز در هوا منتشر میگردد و وجود همین گاز است که سنگهای آهکی را به تدریج به سنگ گچ تبدیل مینماید. خوشبختانه فقط مقدار کمی از این گاز با مواد آهکی ابنیه مجاور میشود زیر قسمت اعظم آن در آب باران حل می گردد. در مراکز صنعتی در طی سال به طور متوسط در حدود پنج تا ده تن اسید سولفوریک به وسیله باران در هر کیلومتر مربع پخش میشود.
مصرف روزافزون روغنهای سنگین مانند مازوت و نفت سیاه و غیره وضعیت را وخیمتر نموده است زیرا میزان انیدرید سولفوروی حاصل از سوختن آنها به مراتب بیشتر از ذغال میباشد و در حقیقت با توجه به ارقام بالا میتوان ادعا کرد که مراکز صنعتی و شهرهای بزرگ به منزله یک کارخانه و منبع بزرگ تولید کننده اسید سولفوریک میباشد.
به هر حال در هوای آلوده روی سنگهای آهکی که به سبب موقعیت خاص کمتر با آب باران شسته میشوند. معمولاًقشر غیر قابل نفوذ و سختی از دوده و گرد و خاک تشکیل میشود که دارای مقدار زیادی گچ میباشد. تشکیل این لایه سیاه رنگ و بدنما اولین قدم خرابی و فساد است دومین مرحله [31] آن هنگامی شروع میشود که فساد به علت نفوذپذیری لایه مزبور از آن تجاوز کرده و به طبقات زیرین برسد و در نتیجه تبلور مواد مختلف در زیر این قشر اتصال آن به سنگ سالم از بین رفته و بتدریج جدا میشود. وقتی سنگی نتواند در مقابل دود و مواد متشکله آن مقاومت کند میگویند سنگ قابلیت «سولفات شدن» پیدا کرده است و به مرور زمان قشر سولفاتی به شکل تاولها وفلسهایی در آمده و بتدریج پوستهپوسته شده و میریزد و طبقهایکه از زیر آن نمایان میگرددکمکم باآب باران شسته شده یا بوسیله باد به آسانی سائیده می شود.
با وجود اینکه آلودگی هوا عامل مهم از بین رفتن سنگهای آهکی بشمار میآید معذالک باید توجه داشت که عوامل دیگری از قبیل چگونگی جریان آب باران، جنس و خواص هر قطعه سنگ و موقعیت بخصوص هر یک در بنا نیز در این مورد دخالت دارند و به همین جهت تمام قطعات سنگی یک بنا یکسان فاسد و مضمحل نمیشوند.
عدهای از محققین تغییرات درجه حرارت را عامل اصلی کنده شدن قشررویی از قسمتهای زیرین میدانندزیرا ضریب انبساط قشرمزبور بیش از ضریب انبساط سنگهای سالم است و تکرار انقباض و انبساط که در نتیجه تغییرات درجه حرارت محیط صورت می گیرد منجر به جدا شدن ورقه رویی از سنگ سالم میگردد.
عدهای دیگر تشکیل ورقه سولفاتی را به فعالیت حیاتی موجودات ذرهبینی مربوط میدانند ولی باید در نظر داشت که بر خلاف انتظار هجوم این موجودات بر سنگهای سالم بیشتر از سنگهای آسیب دیده میباشند. [32]
بهر حال مطالعات زیادی برای افزایش مقاومت سنگهای آهکی در مقابل «سولفات شدن» انجام میگیرد ولی تاکنون هیچ وسیله موثر و در عین حال عملی برای رسیدن به این هدف کشف نشده است فقط این نکته مسلم شده سنگهایی که بوسیله آب باران شسته میشوند معمولاً سالمتر میمانند و تشکیل قشر گچی و لایه های قابل تورق بیشتر در قسمتهایی دیده میشود که باران به آنها نمیرسد، به همین جهت سعی میشود حتیالامکان این نقیصه را با پاشیدن آب جبران نموده و بر مقاومت مصالح بیفزاید.
سنگ ساختمانی که در اثر عوامل مخرب موجود در هوا متخلخل شده و به صورت فوق در آمده است .
ضمناً دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که تصفیه هوای شهرها از دود و گرد و خاک طریقه بسیار موثری برای حفظ ابنیه میباشد و بدین سبب کوشش میشود که حتیالمقدور کورهها و کارخانههای بزرگ را به خارج شهرهایی که دارای ابنیه و آثار تاریخی متعدد و با ارزشی میباشند منتقل نمایند.
موضوع قابل توجه دیگر این است که تاولها و قشرهای سولفاتی نه تنها بر سنگهای آهکی تشکیل میشود، بلکه سنگهای سیلیسی متخلخل نیز دچار این عارضه میگردند مخصوصاً اگر نمای بنا با سنگهای آهکی مفروش و مزین شده باشد. عین همین پدیده که «آلودگی» نامیده میشود بر آجرها و خشتهاییکه زیر سنگهای آهکی قرار دارند نیز دیده میشود.
غالباً مشاهده شده است که سنگها بوسیله نمکهای دیگری غیر از سولفات کلسیم نیز آلوده میشوند این املاح مانند نیتراتها و کلرورها و سولفاتهای قلیائی خاکی عموماً در خاک یافت میشوند و چون اکثر آنها محلول میباشند میتوانند در هنگام تبلور نیروی کافی ایجاد کنند که مقاومت سنگها و مصالح ساختمانی را در هم شکسته و آنها را از هم بگسلد.
با مطالعه انواع مصالح ساختمانی و ارتباط سرعت فساد با مواد متشکله آنها و همچنین آزمایش قشرهای تشکیل شده و آثاری که از نمکهای محلول به جای میماند به این نتیجه رسیدهاند که نفوذ جریان آب در خلل و فرج مصالح ساختمانی اثر قطعی در فساد و از هم پاشیدگی ابنیه دارد مثلاً کمدوامی و عدم استقامت مجسمهها و ابنیه آشوری را که از مرمر سفید (کربنات کلسیم) ساخته شدهاند به این طریق توجیه میکنند که «کربنات کلسیم» غیر محلول به مرور زمان تبدیل به «بیکربنات کلسیم» محلول گردیده و با جریان آب از بین رفته است.
در نواحی استوائی و در مناطق گرمی که میزان بارندگی زیاد است قسمت اعظم مواد متشکله سنگها به تدریج به صورت محلول از آنها خارج میشود و تشکیل گل و لای قرمز رنگی را میدهد که حاکی از وجود ترکیبات آهن میباشد.
یخبندان نیز در نواحی مرطوب و در نقاط سرد و کوهستانی یکی از عوامل مهم خرد شدن سنگها بشمار میآید. چه بطوریکه همه میدانند اگر آب لیوان شیشهای یخ ببندد باعث ترکیدن آن میشود زیرا در اثر یخ بستن نه درصد (9%) به حجم آب افزوده میگردد و همین عمل یخ بستن آب موجود در خلل و فرج سنگهاست که سبب از هم گسیختگی آنها میشود از اینرو غالباً عبارت «سرما و یخبندانی که سنگ را میترکاند» را نیز برای تشریح و توصیف یخبندانهای سخت بکار میبرند.
برای اطلاع یادآوری میشود که اگر درجه حرارت را بطور ناگهانی به پنج درجه زیر صفر تقلیل دهند فشاریکه در نتیجه یخ بستن آب بر هر سانتیمتر مربع وارد میشود بالغ بر پانصد کیلوگرم (نیم تن) میگردد و این مقدار فشار میتواند اغلب سنگهای معمولی را بترکاند.
معمولاً سنگهایی که دارای خلل و فرج متوسطه میباشند بیش از سنگهای کاملاً متخلخل به سبب یخبندان در معرض انهدام قرار میگیرند زیرا کاهش ناگهانی درجه حرارت فرصتی برای خروج ذرات یخ از لابلای آنها باقی نمیگذارد همچنین سنگهای نواحی مرطوب که اشباع از آب میباشند به هنگام سرما بیشتر از سنگهای نقاط خشک شکاف برداشته و میترکند.
عواملی نظیر اختلاف درجه حرارت روز و شب یا سطوح رو به آفتاب و پشت به آن (واقع در سایه) و همچنین مصالح ساختمانی که در اثر تابش خورشید گرم شده و در نتیجه نزول ناگهانی باران درجه حرارتشان کم شود ممکن است در انهدام سنگها موثر باشد زیرا اغلب سنگها [33] نمیتوانند حرارت را خوب هدایت نمایند و در نتیجه اختلافی که میان انبساط و انقباض سطوح قشری و قسمتهای درونی سنگ پدیدار میشود نیروئی بوجود میآید که قادر است سنگها را از هم بپاشد. بعلاوه همین عامل بطوری سبب تغییر شکل اشیا مرمری میشود که اغلب شگفتانگیز میباشد.
گاهی تغییر ماهیت بعضی موادی که در مصالح ساختمانی وجود دارند باعث از هم گسیختگی آنها میشود مثلاً مرمرها و آجرهاییکه دارای ترکیباتی نظیر سولفور آهن (پیریت Pyrite یا مارکاسیت Marcassite ) میباشند در مجاورت هوای مرطوب تولید سولفات آهن و اسید سولفوریک میکنند و جسم اخیر نیز به نوبه خود سبب تجزیه سایر مواد میشود.
در نواحی گرم و مرطوب وفور موجودات ذرهبینی مانند کفکها و قارچها و خزهها و اسیدهایی که در نتیجه فعالیت حیاتی آنها تولید میشود یکی از عوامل مهم فساد مصالح ساختمانی بشمار میآید.
گیاهان عالیتر نیز ممکن است در خرابی ابنیه سهیم باشند ولی اثر آنها بیشتر جنبه مکانیکی دارد مانند شکافتن سنگها در اثر رشد و نمو ریشه و تنه درختان قطور و نظایر آن.
اثر فضولات حیوانی مخصوصاً پرندگان و خفاشها نظیر اثر هوای آلوده میباشد چه اسیدهای موجود در آن واکنشهای شبیه «سولفات شدن» بوجود میآورد.
خرابیهای ناشی از بادهای توام با گرد و خاک را که در مجاورت کویرها و درمناطق بایر [34] میوزد نباید از نظر دور داشت و برای جلوگیری با توجه به وضع و موقعیت هر بنا میتوان به نردهها یا پرچینهای فلزی و پلاستیکی متوسل شد و حتی با کاشتن درختان مقاومی از برخورد مستقیم و ساینده باد بر نمای ساختمانها کاست.
قطعه سنگ حجاری شدهای که در ابتدا صیقلی بوده ولی در اثر عوامل جوی پوستهپوسته شده و سطح صیقلی آن به کلی ریخته است.
بطور کلی میتوان گفت که خرابی و فساد سنگها مربوط به عوامل جوی از قبیل آب و هوا ودرجه حرارت میباشد که غالب اوقات آثار ناشی از فعالیت موجودات زنده نیز بدان ضمیمه میشود.
البته ساختمانداخلی و نوع سنگ نیز در پیشرفت و سرعت فساد ناشی از عوامل نامبرده بالا موثر میباشد مثلا مقاومت سنگهای سیلیسی در مناطق صنعتی (هوای آلوده به گازهای گوگردی و دوده) بیش از سنگهای آهکی است، همچنین سنگهایی که از دانههای درشتی تشکیل شدهاند بیشتر از سنگهای با ذرات ریز آسیب میبیند و بالاخره وجود لایههای مطبقی مانند میکا Mica در سنگها راه نفوذ آب را آسانتر کرده و سبب تسریع فساد میشود. البته در این بحث خرابیهای ناشی از قهر طبیعت مانند زمینلرزه و آتشفشانی یا خسارت حاصل از جنگ و انواع خرابیکاریهای دیگر نوع بشر مورد توجه قرار نگرفتهاند.
هر چند آزمایشهای متعددی برای محافظت مصالح سنگی از یک قرن پیش در کشورهای مختلف آغاز شده ولی متاسفانه تاکنون نتایج عملی بدست نیامده است و باید اعتراف کرد که دانش فعلی بشر در این مورد با صد سال قبل چندان تفاوتی نکرده است فقط توصیه میشود که شستشوی نمای ساختمانبا آب برای جلوگیری از تشکیل قشر سولفاتی بر سنگهای آهکی که باران به آنها نمیرسد. و همچنین ایجاد کانال و زه کشی مناسب به منظور جلوگیری از نفوذ آب و رطوبت بداخل ساختمانها را نباید از نظر دور داشت.
به هنگام مرمت آثار تاریخی محافظت نقوش و تزیینات داخلی و خارجی آنها اهمیت خاصی را دارا میباشد و این کار باید تحت نظر و بدست کارشناسان کار آزمودهای انجام گیرد.
باید بطرق مختلف به مردم گوشزد شودکه آثار تاریخی تعلق به بشریت دارد و بسیار بجاست که برای نگاهداری و حفظ چنین آثاری از کمکهای مالی و معنوی دریغ نورزند.
در سالهای اخیر آزمایشگاههای خاصی برای مرمت و حفاظت ابنیه تاریخی و اشیا عتیق در اغلب کشورها تاسیس و دایر شده است که با موسسات بینالملی از قبیل کمیته بینالملی برای حفظ ابنیه Le Comite International pour Les Monuments شورای بینالملی موزهها(ICOM)Conseil International des Musees
مرکز بینالملی برای مطالعه در طرق نگاهداری و مرمت اموال فرهنگی (در رم)
.Le Centre International Pour I Etude de La Preservation et de restauration des biens culturels a Rome
Institut Royal du Patrimine Artistique de Bruxelles انستیتوی پادشاهی بلژیک برای محافظت میراث هنری (در بروکسل)
تماس داشته و در موارد مهم از راهنمای های این موسسات برخوردار میشوند. باید متذکر گردید که چون اکثر موسسات نامبرده بالا وابسته به سازمان یونسکو (UNESCO) میباشند. لذا گاهگاهی کارشناسی هم از طرف سازمان مزبور برای همکاری و ارایه طریق به کشورهای ذیعلاقه محلی گذارده میشود چنانکه در چند سال اخیر بنا بر درخواست دولتها منجمله دولت ایران هیئتهایی مرکب از کارشناسان یونسکو به کشورهای ذینفع اعزام شده و با کارشناسان محلی برای مرمت و احیای آثار باستانی همکاری کردهاند. کارشناسانی که بدین منظور به ایران آمدهاند بیشتر درباره تخت جمشید و پاسارگاد و بناهای تاریخی اصفهان مطالعه کرده و گزارش خود را به مقامات ایرانی و یونسکو تسلیم کردهاند که فعلاً مورد استفاده و استناد میباشد. امید است بتواند در مقاله جداگانهای چکیده مطالعات و خلاصه پیشنهادهای دانشمندان مزبور را به نظر خوانندگان گرامی برساند